کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    تكوير: آيه ۲۹ - ۲۶

      تكوير: آيه ۲۹ - ۲۶


    فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ (26 ) إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ (27 ) لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ (28 ) وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (29 )
    شما به كجا مى رويد؟ چرا سخن حقّ را قبول نمى كنيد؟
    اين قرآن، سخن حقّ و پند و موعظه اى براى همه انسان ها مى باشد، قرآن پند و موعظه است براى كسانى از شما كه بخواهند راه راست را در پيش گيرند، البتّه شما هيچ چيز را اراده نمى كنيد مگر اين كه من آن را اراده كرده باشم.

    * * *


    در اين سه آيه به باطل بودن دو عقيده اشاره شده است:
    * عقيده جبرگرايى: گروهى اين عقيده باطل را قبول كرده اند و باور دارند انسان در كارهاى خود مجبور است و از خود هيچ اختيارى ندارد.
    در آيات 27 و 28 اين عقيده باطل اعلام مى شود، قرآن مى گويد: "اين قرآن پند و موعظه است براى كسى كه بخواهد راه راست را انتخاب كند".
    آرى، خدا به انسان اختيار داد، راه حقّ و باطل را براى او آشكار ساخت، اين انسان است كه حقّ يا باطل را انتخاب مى كند.
    * عقيده تفويض
    "تفويض" يعنى "واگذارى انسان به خود". عدّه اى از جاهلان به اين عقيده، باور دارند.
    باور آنان اين است: "انسان به صورت كاملاً مستقل، كارهاى خود را انجام مى دهد و نياز به اجازه خدا ندارد، اگر انسان تصميم به انجام كارى گرفت، خدا نمى تواند جلوى انجام كار او را بگيرد".
    اين عقيده باطلى است.
    خدا هرگز انسان را اين گونه به خود واگذار نكرده است.
    درست است كه خدا به انسان اختيار داده است، امّا هر وقت كه خدا بخواهد مى تواند مانع كار انسان شود، انسان هرگز از خدا بى نياز نيست !

    * * *


    من دانستم كه جبرگرايى و تفويض، دو عقيده باطل است.
    عقيده صحيح چيست؟
    خدا به من اختيار داده است، من خود راه خودم را انتخاب مى كنم، هرگز مجبور نيستم، درست است كه خدا به من اراده و اختيار داده است، امّا هر وقت بخواهد قدرت دارد مانع انجام كار من شود.
    در قرآن از ماجراى نمرود و آتشى كه براى سوزاندن ابراهيم(عليه السلام)برافروخت، سخن به ميان آمده است.
    نمرود آتش بزرگى برافروخت و ابراهيم(عليه السلام) را در ميان شعله هاى آتش افكند، نمرود اراده كرد كه ابراهيم(عليه السلام) را بسوزاند، نمرود، اين كار را اراده كرد و اقدام به اين كار نمود، امّا خدا اين قدرت را داشت كه مانع سوختن ابراهيم(عليه السلام)شود. نمرود اراده كرد ابراهيم(عليه السلام) را بسوزاند، خدا اراده كرد كه ابراهيم(عليه السلام)نسوزد و اين گونه بود كه آتش بر ابراهيم(عليه السلام)، گلستان شد.






نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۰: از كتاب تفسير باران، جلد چهاردهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن