کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    مُطفّفين: آيه ۵ - ۱

      مُطفّفين: آيه ۵ - ۱


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ (1 )الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ (2 ) وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ (3 ) أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ (4 ) لِيَوْم عَظِيم (5 )
    آيا دين دارى فقط در نماز خواندن و روزه گرفتن است؟ آيا همين كه تو را عبادت كنم و كار خير انجام دهم و به نيازمندان كمك كنم، كافى است؟
    هرگز.
    دين دارى واقعى در اين است كه من باانصاف باشم. اكنون بر سرم فرياد مى زنى: "واى بر كم فروشان ! همان كسانى كه وقتى چيزى را خريدارى مى كنند، آن را با دقّت وزن مى كنند و به طور كامل دريافت مى كنند، امّا وقتى چيزى را مى فروشند از حقّ مردم (در وزن و پيمانه)، كم مى گذارند، مگر آنان به قيامت باور ندارند؟ مگر نمى دانند كه در روزى بس بزرگ، زنده خواهند شد".
    تو عذاب سختى را براى كم فروشان آماده كرده اى، كم فروشى فقط براى خريد و فروش نيست.
    واى بر كم فروشان !
    استادى كه خوب درس نمى دهد و در حقّ شاگردانش كوتاهى مى كند، كارمندى كه به موقع سر كار خود حاضر نمى شود و دلسوزى لازم را براى كارش ندارد و... هر كس در كار و وظيفه اى كه بر عهده دارد، كوتاهى كند، واى بر او ! آتش در انتظار اوست.

    * * *


    چرا مردم شهر مدين به عذاب گرفتار شدند؟ گناه آنان چه بود؟
    قرآن در سوره "شعرا" سرگذشت آنان را بيان مى كند: مردمى بُت پرست كه در منطقه حسّاس تجارى زندگى مى كردند، شهر آنان بر سر راه كاروان ها قرار داشت.
    كاروان ها در وسط راه نياز پيدا مى كردند كه با آنان داد و ستد كنند، آنان نيز كم فروشى مى كردند.
    خدا پيامبرى به نام شعيب(عليه السلام) را براى هدايت آنان فرستاد، شعيب(عليه السلام)به آنان گفت: "حقِّ پيمانه را كامل ادا كنيد. با كم فروشى به خريداران ضرر نزنيد. با ترازوى دقيق، اجناس را وزن كنيد و كم فروشى نكنيد، در زمين فساد نكنيد، از خدايى كه شما و گذشتگان را آفريده است، بترسيد".
    ولى آنان به سخنان شعيب(عليه السلام)اعتنا نكردند و سرانجام عذابى هولناك آنان را فرا گرفت، صاعقه اى سهمگين از راه رسيد و زلزله اى روى داد و همه آنان نابود شدند.[26]

    * * *


    واى بر كم فروشان !
    آتش جهنّم در انتظار آنان است. آنان فكر نكنند كه كسى از كار آنان باخبر نمى شود، تو از همه چيز باخبرى ! كار آنان را مى بينى و روز قيامت آنان را به سختى عذاب مى كنى !
    كم فروشان تصوّر نكنند كه با نماز و روزه و كار خير مى توانند اين عذاب را از خود دور كنند، كم فروشى ظلم به مردم است، حق النّاس است، بايد همه كسانى كه در حقّ آنان ظلم كرده اند را راضى كنند.
    استادى كه سر كلاس، حقّ شاگردان را ضايع كرد، بايد همه شاگردانش را پيدا كند و از آنان حلاليّت بطلبد، كارمندى كه مردم را بدون دليل معطّل مى كند، بايد تك تك آنان را پيدا كند و از آنان حلاليّت بطلبد.

    * * *


    وقتى اين سخن را خواندم فهميدم چرا كم فروشان در زندگى خير و بركت نمى بينند ! شايد ثروت زيادى جمع كنند، امّا اين ثروت براى آنان خير و بركت ندارد، آنان آسايش ندارند، پول دارند امّا آرامش ندارند، تو آنان را نفرين كرده اى: "واى بر كم فروشان !". چگونه مى شود تو كسى را نفرين كنى و او روىِ خوشى ببيند !

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۶: از كتاب تفسير باران، جلد چهاردهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن