کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل سى وپنج

      فصل سى وپنج


    اگر خدا مرا به خود واگذارد، نه تنها هلاك مى شوم بلكه ديگران را نيز به نابودى مى كشانم. بايد از شرّ خود و از شرّ شيطان به خدا پناه ببرم. من در چاه طبيعت گرفتار شده ام و حسد و كبر و ريا و حرص و ديگر زشتى ها، مرا به زنجير كشيده اند. وقت آن است كه فرياد خود را به سوى خدا بلند كنم و از او يارى بطلبم.
    اگر خدا مرا حفظ نكند، من اسير دنيا و جلوه هاى دل فريب آن مى شوم، نفس من با زينت هاى اين دنيا، انس گرفته و به شهوت هاى آن عادت كرده است، مى گويند انسان عاشق، چشمش كور مى شود و حقيقت را نمى بيند. وقتى عشق دنيا در دلم نشست، ديگر زشتى هاى دنيا را نمى بينم، بيشتر مردمى هم كه اطراف من هستند، مرا به سمت دنيا سوق داده و مرا ناخواسته وارد مسابقه دنياطلبى نموده اند. خدا به من عقل داده بود; امّا اين عقل در برابر عشق آتشين دنيا، ناتوان بود.
    عقل من نتوانست بر عشق دنيا چيره شود و گرفتار دنيا شدم و در چاه طبيعت اسير گشتم. دنيا همانند آب شور دريا بود، هرچه بيشتر نوشيدم، تشنه تر شدم. عطش دنيا، عشق به خدا را از دل من زدود و ديگر ياد خدا را فراموش كردم و از كمال واقعى خود دور ماندم.
    اكنون وقت آن است كه من به خدا پناه ببرم و فقط اوست كه با مهربانى مى تواند دست مرا بگيرد و مرا از اين زندان دنيا نجات بدهد. اگر او معرفت خويش را به قلبم عطا كند، محبّت او به دلم خواهد نشست. محبّت او مى تواند خرمن عشق دنيا و جهل و نادانى را آتش بزند. اين محبّت مى تواند موانع بين من و رضاى او را از بين ببرد.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۵: از كتاب پنجره سوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن