کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل سه

      فصل سه


    چندين سال در حوزه علميّه قم درس خوانده اى، ديگر وقت آن است كه زكات علم خود را بدهى و مردم را با آموزه هاى اهل بيت(عليهم السلام) آشنا كنى، به اصفهان هجرت مى كنى و در مسجدى، امام جماعت مى شوى، به جوانان بيشتر بها مى دهى زيرا مى دانى جوانان، اميدِ فرداى جامعه هستند، كم كم حضور جوانان در مسجد بيشتر مى شود و مسجد رونق بيشترى مى گيرد.
    زندگى ساده اى دارى، خدا را شكر مى كنى كه به تو روحيّه قناعت داده است. يك روز وقتى نماز ظهر تمام مى شود، جمعى از جوانان نزد تو مى آيند و مى گويند: "حاج آقا! امروز ما مى خواهيم براى ناهار به خانه شما بياييم"، سخن آنان جدّى است، آنها نمى دانند كه آمادگى براى مهمانى دادن ندارى، هيچ پولى هم در جيب تو نيست، آنان اصرار مى كنند و تو خجالت مى كشى "نه" بگويى، به آنان مى گويى: "منزل خودتان است، بفرماييد!". آنان همراه تو حركت مى كنند.
    به خانه مى رسى، مهمان ها را (كه ده نفر هستند) به اتاق پذيرايى راهنمايى مى كنى و نزد همسرت مى آيى و مى گويى: "امروز ناهار مهمان داريم"، او به تو مى گويد: "ما كه چيزى در خانه نداريم"، در آشپزخانه فقط مقدارى نان خشك مى بينى و مقدارى ماست كه قرار بوده است ناهار شما باشد! هيچ چيزى براى مهمان ها نداريد. به فكر فرو مى روى، الان چه كار كنى؟ نه چيزى در خانه دارى، نه پولى كه براى مهمانان غذايى تهيّه كنى.
    يك وقت به خود مى آيى و مى گويى: "امروز بايد به حضرت فاطمه(عليها السلام) توسّل پيدا كنم و از او بخواهم تا آبرويم را بخرد"، رو به قبله مى ايستى، دو ركعت نماز مى خوانى و از حضرت فاطمه(عليها السلام) مى خواهى يارى ات كند.
    بعد از نماز، چاى آماده است، مى خواهى چاى براى مهمانان ببرى كه صداى درِ خانه به گوش مى رسد، درِ خانه را باز مى كنى، مى بينى كه يكى از دوستانت آمده است، او سلام مى كند، در دست او زنبيلى پر از ميوه و شيرينى است، او با تو دست مى دهد، احساس مى كنى كه پولى را در دست تو مى گذارد و مى گويد: "اين ها نذرى حضرت فاطمه(عليها السلام) است، هر وقت فرصت شد يك روضه آن حضرت را بخوانيد"، زنبيل را به تو مى دهد و خداحافظى مى كند و مى رود. زنيبل را داخل خانه مى برى، ميوه و شيرينى را نزد مهمان ها مى برى، سپس به رستورانى كه نزديك خانه توست مى روى و غذاى خوشمزه اى براى مهمان ها تهيّه مى كنى.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳: از كتاب مهر مهتاب نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن