تو اين كتاب را در دست گرفتى و مى خواهى بدانى اصل ماجرا چيست؟ آقاى "محمّدحسين فضل الله" در لبنان زندگى مى كرد. او را بيشتر به نام "سيّدفضل الله" مى شناختند. او پيروانى داشت و عدّه اى از او تقليد مى كردند و او را رهبر شيعيان لبنان مى دانستند. او در سال 1388 شمسى از دنيا رفت.
كتاب هاى او به زبان عربى است. كتاب "تأملات اسلاميّة حول المرأة" يكى از كتاب هاى اوست. اين كتاب با عنوان "اسلام، زن و جُستارى تازه" به فارسى ترجمه شده و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
خدا مى داند كه من از حضرت فاطمه(عليها السلام) شرمسارم كه چرا نام "سيّدفضل الله" و سخنانش را در اين كتاب مى آورم!
اين يك قانون است: وقتى مى خواهى حرف باطلى را نقد كنى و به شبهه اى پاسخ بدهى، بايد آن سخن را (به صورت دقيق) ذكر كنى، صاحب آن سخن را هم معرفى كنى تا مردم خودشان قضاوت كنند!
"سيّدفضل الله" در كتاب خود به مناسبتى از مريم(عليها السلام) و خديجه(عليها السلام) و فاطمه(عليها السلام) نام مى برد و سپس چنين مى گويد:
افرادى از ويژگى هاى غيرعادى مريم، خديجه، فاطمه سخن مى گويند، ولى من هيچ ويژگى غيرعادى در آنان نمى بينم.
آنان در شرايطى بودند كه رشد معنوى و عقلى برايشان فراهم شد و اين تنها ويژگى است كه آنان داشته اند.
ما نمى توانيم رشد معنوى و عقلى آنان را به خاطر ويژگى هاى غيبى بدانيم. آنان هيچ ويژگى غيبى نداشتند. ما نبايد آنان را از سطح زن عادى خارج كنيم، زيرا كسانى كه براى آن زنان ويژگى غيرعادى بيان مى كنند، دليل قطعى ندارند. چنين سخنانى را نمى توان ثابت كرد.[1]
آرى، سيّدفضل الله اين گونه ويژگى هاى غيبى فاطمه (عليها السلام) را انكار مى كند. بيچاره جوانى كه اطلاعات زيادى از علوم اسلامى ندارد، اين سخنان را سخنانى روشنفكرانه مى پندارد. او وقتى مى بيند كه دفتر تبليغات حوزه علميّه قم به چاپ اين كتاب اقدام كرده است، اعتماد بيشترى مى كند و چه بسا به اين باور مى رسد كه ويژگى هاى غيبى فاطمه (عليها السلام) دروغ است!
اين يكى ديگر از سخنان سيّدفضل الله است:
"چه نفعى دارد كه ما بدانيم فاطمه (عليها السلام) مقام نورانيّت داشته است يا نه؟ اگر اين موضوع را بدانيم براى ما نفعى ندارد، اگر آن را هم ندانيم هيچ ضررى براى ما ندارد".[2]
من جوانانى را ديده ام كه وقتى برايشان حديثى از فضائل فاطمه (عليها السلام) را خوانده ام، آن احاديث را دروغ و خرافه دانسته اند، وقتى از آنان سؤال نمودم، فهميدم كه ريشه باور آنان، همين سخنان سيّدفضل الله است!
من نتوانستم به جواب اين سؤال خود برسم: چرا عدّه اى اين سخنان را در فضاى مجازى پخش مى كنند؟ به راستى آنان به دنبال چه هستند؟