کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۲۷

      ۲۷


    در آيه 89 و 90 سوره "نَمْل" چنين مى خوانم: روز قيامت روزى است كه خدا به اعمال خوب بندگانش، پاداش مى دهد، كسانى كه با خود "نيكى" آورده باشند، خدا به آنان پاداشى بهتر مى دهد و آنان از ترس و وحشت روز قيامت در امان مى مانند و بهشت در انتظار آنان است، ولى كسانى كه با خود، "بدى" آورده باشند، فرشتگان آنان را با صورت به آتش جهنّم مى افكنند و به آنان چنين مى گويند: "اين آتش جهنّم، جزاى كارهاى خود شماست، شما فقط نتيجه كارهاى خود را مى بينيد".
    به راستى منظور از "نيكى" و "بدى" چيست؟ آيا دوست دارى جواب اين سوال را بدانى؟ اين سخن حضرت على(عليه السلام) است: بدان كه منظور خدا از "نيكى" ولايت و محبّت ما مى باشد و منظور خدا از "بدى"، دشمنى با ماست.
    وقتى به اين سخن فكر مى كنم، خدا در اين دو آيه از ولايت اهل بيت(عليهم السلام)سخن گفته است، اگر من در روز قيامت، ولايت را همراه داشته باشم، از عذاب در امن و امان خواهم بود.
    آرى، نماز و روزه، از بهترين كارهاى نيك است، امّا ممكن است يك نفر سال هاى سال نماز بخواند و روزه بگيرد ولى به جهنّم برود. نماز و روزه، رمز ورود به بهشت نيست!
    من بايد در راه و مسير راه باشم، اگر من ولايت اهل بيت(عليهم السلام) را قبول داشته باشم، نشانه اين است كه در راه صحيح هستم.

    * * *


    در حياط خانه ما، بوته گل ياسى بود، فصل بهار كه مى رسيد عطر ياس همه خانه و خانه هاى اطراف را پر مى كرد، هر كس از آنجا عبور مى كرد، مدهوش اين بوى خوش مى شد. ولى من در بهار دچار حسّاسيت مى شدم، عطسه هاى شديد و سردرد!
    در آغاز نمى دانستم علّت چيست، نزد پزشك رفتم او وقتى از من سؤالات زيادى كرد فهميد كه من به گل ياس حسّاسيت دارم. سرانجام مجبور شدم آن بوته را ببُرّم.
    يك سال گذشت، بار ديگر گل ياس سبز شد و قد كشيد، دوباره گل هاى خوشبو كه همه جا را معطّر مى كرد. من بار ديگر گل ياس را بريدم. چاره اى نداشتم. چند سال اين ماجرا تكرار شد، من همه شاخه هاى آن درخت را مى بريدم، امّا فايده اى نداشت.
    يك روز، يكى از دوستانم كه كشاورز بود، مهمان من بود، او به من گفت:
    ــ اگر هزار بار هم اين گل را ببُرى، باز هم رشد خواهد كرد، چون ريشه آن سالم است، تو بايد ريشه آن را خشك كنى !
    ــ چطور؟
    ــ مقدارى آهك بگير و در آب مخلوط كن و پاى گل ياس بريز.
    من اين كار را كردم، اتّفاقاً چند روز بعد، چند مهمان براى من آمد، آنان به گل ياس علاقه زيادى داشتند، آنان اين بوته گل را ديدند و چقدر از آن تعريف كردند: به به چه گل هاى خوشبويى !
    من به آنان گفتم: اين گل به زودى خشك مى شود، باور نكردند، آنان نمى دانستند كه ريشه گل تباه شده است و به زودى اين گل براى هميشه از بين خواهد رفت.

    * * *


    ولايت، همانند ريشه گل ياس است، ممكن است من همه شاخه هاى آن را نابود كنم، امّا چون ريشه آن سالم است، بار ديگر رشد مى كند، شاخه و گل مى دهد، آن وقت است كه راستگو مى شوم، حجاب، عفاف و پاكدامنى را مراعات مى كنم، به ديگران كمك مى كنم و...
    امان از وقتى كه ريشه خراب باشد و تباه شده باشد! كسى كه ولايت ندارد، ريشه ندارد، نمازها و روزه هاى او، همانند شاخ و برگ درختى است كه ريشه اش تباه شده است، به زودى نابود مى شود و از بين مى رود.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۶: از كتاب راه خدا نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن