کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۲۳

      ۲۳


    شبى كه پيامبر به معراج رفت خدا به او چنين وحى كرد: "اى محمّد! من تو و على و فاطمه و يازده امام از نسل آنها را از نور خود آفريدم، من ولايت شما را بر اهل آسمان ها و اهل زمين عرضه كردم، هر كس آن را پذيرفت در نظر من، مؤمن شد و هر كس آن را قبول نكرد در نظر من جزء كافران است. اى محمّد! اگر كسى به سختى عبادت كند ولى ولايت شما را قبول نداشته باشد من عبادتش را قبول نمى كنم و به او نظر مرحمت نمى نمايم، او چاره اى جز اين ندارد كه ولايت شما را قبول كند، آنوقت است كه در نظر من، مؤمن خواهد بود".

    * * *


    يكى از شيعيان آيه 19 سوره آل عمران را خواند، آنجا كه خدا مى گويد: "تنها دينى كه خدا آن را قبول دارد دين اسلام است"، او به فكر فرو رفت، با خود گفت: منظور از اين آيه چيست؟ سرانجام او نزد امام باقر(عليه السلام) آمد و از او خواست تا اين آيه را برايش تفسير كند، امام در پاسخ چنين گفت: "تنها دينى كه خدا آن را قبول دارد تسليم شدن در برابر ولايت على(عليه السلام)است".
    آرى، حقيقت دين چيزى جز روحيّه تسليم در برابر خدا نيست، ما نماز مى خوانيم روزه مى گيريم كه حالت تسليم در ما به وجود آيد و ما بنده خدا شويم، اگر نماز من چنين اثرى را نداشته باشد اين نماز، چند حركت نمايشى است و روح ندارد! روح عبادت اين است كه مرا در برابر خدا، تسليم كند. اگر من روحيّه تسليم در برابر فرمان خدا را نداشته باشم از حقيقت ايمان بهره اى نبرده ام و طعم ايمان را نچشيده ام.
    بالاترين نشانه تسليم در برابر امر خدا، قبول ولايت امام است، اينجا جاى امتحان بزرگ است، خدا بندگان خود را اين گونه امتحان مى كند و هر كس كه ولايت امام را قبول كرد معلوم مى شود روح ايمان را داشته است و اهل سعادت است. همه باورها، رفتارها و سبك زندگى ما بايد در زير چتر ولايت اهل بيت(عليهم السلام)قرار بگيرد، در همه اين موارد بايد در مسير هدايت آنان باشيم، فقط در اين صورت است كه مى توان گفت ما بنده خدا هستيم، اگر فقط در مسائلى كه دلپسند خودمان است به اهل بيت(عليهم السلام)رجوع كنيم و در آنچه نمى پسنديم به نظر خودمان عمل كنيم، معلوم مى شود بنده خدا نيستيم!
    آرى، اصل ايمان، قبول ولايت اهل بيت(عليهم السلام) و عمل به سخنان آنان در همه زمينه ها است، اين قانون خداست، خدا اين قانون را در همه آفرينش قرار داده است، حتى فرشتگان هم با قبول ولايت اهل بيت(عليهم السلام)وارد وادى ايمان شدند.

    * * *


    اين سخن امام صادق(عليه السلام) است: "بعد از معرفت خدا، هيچ چيز در ارزش و فضيلت به نماز نمى رسد. بعد از معرفت و نماز، هيچ چيز به ارزش زكات نمى رسد، بعد از معرفت و نماز و زكات، هيچ چيز به ارزش روزه نمى رسد، ولى آغاز همه اين عبادت ها، معرفت ما است و پايان همه آن ها هم معرفت ما است".
    آرى، نمازى كه بدون ولايت امام است، نماز نيست، چون كسى كه امام خود را نشناخته است گرفتار راهزن ها مى شود، او نمازى مى خواند كه با خرافات آميخته شده است، براى رسيدن به نمازى كه خدا از آن راضى است بايد ولايت امام را پذيرفت و سپس از امام در چگونگى نماز خواندن پيروى كرد و سخنان ديگران را به كنار انداخت، پس من نماز را با ولايت امام آغاز مى كنم تا بدانم نماز را چگونه بخوانم.
    اكنون از من مى پرسى كه پايان نماز چگونه با ولايت امام ارتباط دارد؟ بدان كه روح عبادت و ايمان، همان شناخت امام و قبول ولايت اوست، اگر نماز و روزه و ديگر عبادت هاى ما قبول شود، اثرى كه در ما مى گذارد اين است كه روحيّه تسليم ما را زيادتر مى كند و باعث مى شود كه ما در راه ولايت امام، استوارتر و محكم تر شويم، براى همين است كه اوّل و آخر هر عبادتى، ولايت امام است. عصاره و چكيده همه عبادت ها همان معرفت امام است، روح همه عبادت ها، ولايت امام است، براى همين است كه ولايت، هيچ گاه ساقط نمى شود.
    اين سخن امام باقر(عليه السلام) است: "پايه هاى اسلام پنج چيز است: نماز، زكات، حجّ، روزه و ولايت ما. چهار تا از اين ها در شرايطى ساقط مى شود ولى ولايت ما هرگز ساقط نمى شود، كسى كه فقير است زكات و حجّ بر او واجب نيست. كسى كه مسافر است نماز را شكسته مى خواند، خانم ها در شرايط ويژه خودشان، نماز ندارند، كسى كه مريض مى شود روزه نمى گيرد، ولى ولايت در هر شرايطى، لازم و ضرورى است".
    روح دين، همان ولايت است و براى همين در هيچ شرايطى ساقط نمى شود! ما همواره بايد در مسير ولايت باشيم تا راه سعادت را گم نكنيم.
    انسان براى زنده ماندن به غذا، آب و هوا نياز دارد، ولى اهميّت اين ها با هم فرق مى كند، ابتدا درباره غذا سخن مى گويم: شايد شنيده باشى آقاى گاندى در سنّ 74 سالگى در سال 1933 ميلادى دست به اعتصاب غذا زد و اين اعتصاب 21 روز طول كشيد، او در اين مدّت، فقط آب مى نوشيد. همچنين انسان مى تواند سه روز بدون آب زنده بماند، نياز بدن يك انسان معمولى به هوا و اكسيژن چگونه است؟ فقط سه دقيقه! بدن نياز به غذا، آب و هوا دارد، ولى اگر سه هفته هم غذا به او نرسد زنده مى ماند، اگر سه روز آب به او نرسد زنده مى ماند، ولى اگر بيش از سه دقيقه اكسيژن به او نرسد مرگ او حتمى است. (نياز انسان معمولى اين گونه است البتّه بعضى ها با حبس نفس خود توانسته اند تا 11 دقيقه زير آب بمانند، ولى آنها بعد از سال ها تمرين و بزرگ كردن ريه هاى خود به اينجا رسيده اند).
    شايد جلوه آب و غذا بيشتر از هوا باشد، امّا اهميّت هوا از همه چيز بيشتر است. حجّ و روزه مانند غذا است، نماز همانند آب است، امّا ولايت اهل بيت(عليهم السلام)همانند اكسيژن است، هميشه و همواره و در هر شرايطى لازم است، اگر براى لحظه اى از امام خود جدا شويم ايمان خود را از دست داده ايم و گرفتار راهزنانى همچون شيطان مى شويم، شيطان منتظر است و در كمين ما نشسته است، انتظار مى كشد كه ما يك لحظه، دست امام خود را رها كنيم، مانند كودكى كه در تاريكى شب، دست پدرش را رها مى كند و راهزن با انواع اسباب بازى ها سراغ او مى آيد، اسباب بازى هايى كه در تاريكى شب، بازى نور دارند، امّا نور آنها از يك باطرى ضعيف است، باطرى كه نيم ساعت ديگر تمام مى شود و دوباره تاريكى و حيرت به سراغ آن كودك مى آيد، پدر رفته است و او در آن بيابان تاريك به چه كسى پناه ببرد؟ دزدها در كمين اويند...


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۲: از كتاب راه خدا نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن