کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۱۹

      ۱۹


    آيا فكر كرده اى بعضى از كسانى كه خود را مسلمان مى دانند ولى امام زمانشان را نشناخته اند و با اهل بيت(عليهم السلام) بيگانه اند، چه حال و روزى دارند؟ در اينجا شرح حال چنين كسى را بيان مى كنم:
    او خود را مسلمان مى داند و مى خواهد بندگى خدا را بكند، ولى راه را گم كرده است، تلاش هم مى كند و خودش را به زحمت مى اندازد ولى راه صحيح را نمى پيمايد، او هر چند وقت، به يك آيين و گروه علاقه پيدا مى كند، خيال مى كند آن گروه، مؤمن و خداپرست واقعى هستند، فريب ظاهر آنان را مى خورد.
    مدّتى مى گذرد و او خودش مى فهمد كه گمشده اش آنجا نيست، خودش مى فهمد به جاى آن كه به معرفت و بندگى خدا نزديك شود از آن دور شده است براى همين از آن گروه جدا مى شود و خودش مى فهمد كه گرفتار جهل و تاريكى بوده است، او در آغاز نمى دانست كه به چه كسانى دل بسته است، ولى وقتى پرده ها از جلو چشمش كنار مى رود مى بيند كه رهبر آن گروه، هدفى جز رياست طلبى و دنياطلبى ندارد و براى همين، شايستگى ندارد تا ديگران را به سوى خدا راهنمايى كند.
    بعد از آن، افراد ديگرى را مى بيند، خيال مى كند كه آن گروه، گمشده او هستند، پس به آنان مى پيوندد، ولى بعد از مدّتى از آنها هم بريده مى شود، او ديگر هيچ پناهى براى خودش نمى يابد، سرگردان مى شود، از يك طرف او نمى تواند اعتقاد به خدا و پيامبر را كنار بگذارد، چون به آن باور دارد، از طرف ديگر، آنچه از گروه ها و آيين ها شنيده است او را آرام نكرده است.
    اين وضعيت آن قدر ادامه پيدا مى كند تا اين كه سرانجام شيطان كار خودش را مى كند، يكى از جريان ها كه اصلاً شايستگى دين شناسى و اسلام شناسى را ندارند او را جذب مى كنند و با حرف هاى به ظاهر زيبا، آرام آرام، اعتقاد به خدا و پيامبر را از او مى گيرند و اينجاست كه او بى ايمان مى شود.
    اكنون يكى از اين دو راه را برمى گزيند: يا آشكارا كفر خود را بازگو مى كند، ديگر نماز نمى خواند، از همه مقدّسات جدا مى شود، معلوم است وقتى مرگ او بيايد او در حال كفر از دنيا مى رود و آتش در انتظار اوست. راه دوم راه نفاق و دورويى است، و بى ايمانى خود را در خانواده و جمع دوستان بازگو نمى كند، شايد گاهى هم نماز بخواند امّا در دلش به وجود خدا و حقّ بودن پيامبر شك دارد و نسبت به قيامت هم اعتقادى ندارد. او همچون يك منافق زندگى مى كند و تو خود مى دانى كه اگر با اين حالت بميرد عذاب دوزخ در انتظار اوست!
    آرى، من خيلى ها را ديده ام كه جذب گروه هاى فكرى مختلف شده اند و بدون اين كه خودشان بخواهند و بفهمند، دينِ خود را از ريشه از دست داده اند، مصيبت آنان از زمانى شروع شد كه آنان معرفت صحيح به اهل بيت(عليهم السلام)نداشتند و به سخنان گهربار اهل بيت(عليهم السلام) مراجعه نكردند و براى همين نتوانستند حقّ را از باطل تشخيص بدهند و آرام آرام در گمراهى فرو رفتند، اين نتيجه نشناختن مقام امام است، اگر آنان به اين باور مى رسيدند كه فقط بايد دين خود را از سخنان اهل بيت(عليهم السلام) بگيرند به اين گرفتارى مبتلا نمى شدند، كسى كه به مقام امام معرفت پيدا كرده است به هر سخنى گوش فرا نمى دهد، او فقط از آيين اهل بيت(عليهم السلام) و كلام و سخن آنان پيروى مى كند و اين گونه به رستگارى مى رسد.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۸: از كتاب راه خدا نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن