۲۴
اكنون درباره كودكان سخن مى گويى و از پدران و مادران مى خواهى تا به وعده هايى كه به فرزندانشان مى دهند عمل كنند، اين سخن توست: "اگر به كودكانتان وعده داديد به آن وفا كنيد زيرا كودكان مى پندارند كه روزيشان به دست شماست".
اگر من به فرزندم، وعده اى بدهم و به آن عمل نكنم، شخصيّت او را حقير شمرده ام و به او درس دروغگويى داده ام و با اين كار من، اثر تربيتى منفى بر ذهن او نقش مى بندد.
آرى، دوران كودكى، مهم ترين دوران زندگى انسان است و در همين زمان است كه ساختار شخصيّتى كودك، شكل مى گيرد، تو دوست دارى من از كودكم احترام بگيرم و به او شخصيّت بدهم، زيرا وقتى من به كودك وعده اى بدهم و به آن عمل نكنم، كودك حسّ مى كند كه نزد من (كه پدرش هستم) محترم نيست و اگر اين رفتار من تكرار شود باعث عقده هاى شخصيتى در كودك مى شود.
احترام به كودك، بهترين راه براى پيشگيرى از پيدايش آسيب هاى روانى است، احترام به كودك، اعتماد به نفس را در او تقويت مى كند و در سايه همين اعتماد به نفس است كه او مى تواند در آينده، شخصيت سالمى در جامعه داشته باشد. من بايد به اين باور برسم كه فرزندم، پاره تن من است و اگر به او بى احترامى كنم در واقع به خودم ضربه زده ام و آينده فرزندم را با خطر روبرو كرده ام.