کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل شانزده

      فصل شانزده


    يكى از قطارهاى باربرى، واگن مخصوص حمل گوشت داشت كه با آن گوشت هاى منجمد شده را منتقل مى كردند. در ايستگاهى، يكى از مأمورين قطار به طور اتّفاقى در داخل اين واگن گرفتار مى شود و هيچ كس متوجّه اين مطلب نمى شود و قطار حركت مى كند.
    مأمورى كه در واگن گير افتاده، هر چه داد و فرياد مى كند، كسى متوجّه حضور او در واگن نمى شود.
    اين مأمور قطار وقتى كه از نجات خود قطع اميد مى كند و مى فهمد اكنون است كه بدن او يخ بزند پيش خود مى گويد حالا كه مرگ من حتمى شده است، خوب است احساس يخ زدگى را براى ديگران بنويسم.
    او شروع مى كند، وضعيّت خود را در هر 15 دقيقه يكبار مى نويسد، در گزارش اوّل خود مى نويسد:
    اكنون پاهاى من بى حس شده اند، در 15 دقيقه بعد مى نويسد كه دست هاى من تماماً بى حس شده اند و همين طور ادامه مى دهد تا لحظه مرگ!
    بعد از سه روز كه قطار به مقصد مى رسد و در واگن را باز مى كنند با بدن مرده مأمور رو به رو مى شوند.
    امّا عجيب اين است كه آنها متوّجه مى شوند اصلا دستگاه سردكننده واگن، خراب بوده است و دماى واگن از 10 درجه بالاى صفر پايين تر نرفته است!
    آرى، اين مأمور با قدرت ذهن خود، خودش را به كشتن داد.[73]
    ما در زمانى زندگى مى كنيم كه دانشمندان علوم ذهنى، مى گويند انسان مى تواند آنچه را در تخيّل و ذهن خود تصوّر مى كند، بيافريند.
    تصاوير ذهنى شما، باعث مى شود تا اوضاع و شرايط زندگى شما دگرگون شود.
    اگر شما در زندگى خود شاهد شكست هستيد، براى اين است كه در ذهن خود همواره شكست را مجسّم ساخته ايد و به شكست انديشه كرده ايد.
    بايد بپاخيزيد و از اين لحظه به بعد با توكّل به خداوند متعال فقط به موفّقيّت و پيروزى فكر كنيد و البتّه خداوند هم شما را يارى مى كند.
    بياييد انديشه شكست را در ذهن خود نابود كنيد و ذهن خود را طورى برنامه ريزى كنيد كه فقط به زيبايى و كمال، انديشه داشته باشد.
    در يك شب زمستانى، شخصى مهمان يك خانواده روستايى شده بود.
    براى مهمان اتاقى را آماده كردند تا در آن جا استراحت نمايد.
    مهمان خيلى خسته بود و به خواب عميقى فرو رفت.
    نيمه شب ناگهان از خواب پريد و احساس خفگى عجيبى كرد.
    اتاق كاملا تاريك بود و براى همين به سوى پنجره رفت و هر كارى كرد نتوانست پنجره را باز كند.
    كمبود اكسيژن او را در شرايط بدى قرار داده بود.
    براى همين با مشت محكم به شيشه كوبيد و آن را شكست.
    هواى تازه وارد اتاق شد و او چند نفس عميق كشيد و احساس راحتى نمود و بعد به رختخواب بازگشت.
    آيا مى دانيد وقتى صبح شد مهمان با چه منظره اى روبرو شد؟
    ديد كه آن شيشه اى راكه ديشب شكسته، شيشه پنجره نبوده است بلكه شيشه يك كمد بوده است.
    آرى او با فكر اكسيژن، احساس راحتى و آرامش پيدا كرده بود.[74]
    وقتى شما براى اوّلين بار براى ايجاد انديشه موفقيّت در ذهن خود تلاش مى كنيد با مقاومت افكار قبلى رو به رو مى شويد امّا شما به راه خود ادامه دهيد و با مدد از توفيق خداوند مهربان آن قدر موفقيّت و پيروزى را در ذهن خود مجسّم كنيد و چنان به لطف و عنايت خداوند اميد داشته باشيد گويى كه آن هدف عالى در چند قدمى شما است.
    به راستى كه كاميابى ابتدا در ذهن شما زاييده مى شود و به كمال مى رسد پس بايد اين انديشه را در ذهن خود چون نهالى كه نياز به مراقبت دارد، مورد توجّه قرار دهيد.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۶: از كتاب چرا بايد فكر كنيم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن