کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل شش

      فصل شش


    در سخنان اهل بيت(عليهم السلام) انديشه و تفكّر، بالاتر از سال ها عبادت معرّفى شده است.
    حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند: "انديشيدن به اندازه ساعتى كوتاه، بهتر از عبادت كردن طولانى مى باشد".[18]
    اگر اجازه بدهيد، مجموعه احاديثى كه در زمينه مقايسه تفكّر با عبادت رسيده است را براى شما نقل كنم:
    الف . يك ساعت تفكّر بهتر از يك شب عبادت.[19]
    ب . يك ساعت تفكّر بهتر از يك سال عبادت.[20]
    ج . يك ساعت تفكّر بهتر از شصت سال عبادت.[21]
    د . يك ساعت تفكّر بهتر از هفتاد سال عبادت.[22]
    هـ . يك ساعت تفكّر بهتر از هشتاد سال عبادت.[23]
    براى شما روشن است كه مقايسه يك ساعت تفكّر با پنج مورد فوق (يك شب عبادت، يك سال عبادت، شصت سال عبادت، هفتاد سال عبادت، هشتاد سال عبادت) به اين نكته برمى گردد كه انسان به چه موضوعى تفكّر كند.
    گاه انسان در خلوت خود به اين انديشه مى پردازد كه مثلا فردا چه برنامه اى براى خود داشته باشد، اين يك انديشه مثبت است و موجب مى شود كه از تمام وقت فرداى خود، كمال استفاده را ببرد.
    امّا يك وقت انديشه مى كند كه برنامه يك سال آينده او چگونه باشد و به چه اهداف مادى و معنوى در مدّت يك سال برسد.
    گاه به فكر فرو مى رود كه از كجا آمده است و به كجا مى رود و آينده او در قيامت چگونه است و حكمت آمدن او به اين دنيا چيست؟ از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟
    خوب، معلوم است كه اين انديشه و تفكّر از هشتاد سال عبادت بالاتر است چرا كه تحوّلى بزرگ در انسان ايجاد مى شود كه از اين انديشه به وجود مى آيد و شناختى كه از آن حاصل مى شود، باعث مى شود تا انسان در زندگى مسيرى را انتخاب كند كه او را به سوى كمال ببرد.
    البتّه ذكر عدد هفتاد سال به معناى اين نيست كه حتماً آن عدد منظور باشد بلكه عدد در زبان عربى "عدد كثرت" است.
    حتماً مى گويى "عدد كثرت" يعنى چه؟
    آيا براى شما پيش آمده است كه فرزند شما، كنترل تلويزيون را در دست گرفته و پشت سر هم از اين شبكه به شبكه ديگر مى رود، شما تا مى رويد يك برنامه را پيگيرى كنيد، فرزند شما شبكه ديگر تلويزيون را مى زند.
    سرانجام حوصله شما سر مى رود و كنترل را از دست فرزند خود مى گيريد و مى گوييد: هزار بار گفتم دست به كنترل تلويزيون نزن!
    خوب، آيا شما واقعاً هزار بار چنين گفته ايد؟
    خير، بلكه منظور شما اين است كه اين جمله را زياد گفته ايد پس عدد هزار در زبان فارسى "عدد كثرت" است.
    اگر ما بخواهيم ترجمه دقيقترى از اين احاديث ائمه اطهار(عليهم السلام) داشته باشيم، بايد بگوييم كه يك ساعت تفكّر، بهتر از اين است كه سال هاى سال، عبادت كنى.
    افرادى كه براى ما الگو و سرمشق هستند و به كمال و سعادت رسيدند به واسطه اهميّت دادن به تفكّر بوده است كه داراى مقامى بس بزرگ شده اند.
    از مادرِ ابوذر در مورد عبادت پسرش، سؤال كردند، او بعد از مقدارى فكر كردن گفت: "بيشترين عبادت ابوذر اين بود كه در گوشه اى مى نشست و به فكر كردن مى پرداخت".[24]
    همچنين امام صادق(عليه السلام) فرمودند: "بيشترين عبادت ابوذر، تفكّر و پند گرفتن بود".[25]
    مردم در زمان خليفه سوّم (عثمان) به عبادت هايى مثل نماز و روزه هاى مستحبى رو كرده بودند و همه از آفتِ تجمّل گرايى و بى عدالتىِ جامعه غافل شده بودند امّا اين ابوذر بود كه در مقابل موج فتنه ها و بى عدالتى ها قيام كرد تا آنجا كه عثمان، او را به بيابان "ربذه" تبيعد كرد امّا هنوز آن حركت ابوذر كه از تفكّر و انديشه او منشأ گرفته بود همچون چراغى براى همه عدالت خواهان تاريخ نورافشانى مى كند.
    البتّه اين نكته را هم براى شما نقل كنم، اهميّتى كه ابوذر به تفكّر و انديشه مى داد به دليل سخنى بود كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) شنيده بود.
    آيا مى خواهيد آن سخن را شما هم بشنويد؟ پيامبر فرمود: "دو ركعت نماز كوتاه امّا با تفكّر، بهتر از اين است كه از اوّل شب تا به صبح نماز بخوانى، در حالى كه قلب تو در غفلت باشد".[26]
    حتماً در مورد لقمان حكيم مطالبى شنيده ايد، آيا تا به حال به اين موضوع فكر كرده ايد كه او چگونه توانست به مقام حكمت برسد؟
    اگر اين سؤال را از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) بنماييم، اين چنين جواب خواهيم شنيد: "لقمان به مقام حكمت رسيد زيرا زياد فكر مى كرد".[27]
    در سخن ديگرى امام صادق(عليه السلام) فرمودند: "به خدا قسم، لقمان به خاطر مال و ثروت دنيا و زيبايى و قدرت جسمانى به مقام حكمت نرسيد بلكه او به علّت تقوى و زياد فكر كردن به اين مقام رسيد".[28]
    همه مى دانيم كه لقمان، بَرده بود و در تاريخ آمده است كه ارباب او بارها و بارها مى ديد كه لقمان در گوشه اى به تنهايى نشسته و به فكر فرو رفته است.
    روزى از روزها اربابِ لقمان به او گفت: اى لقمان! چرا همواره در گوشه اى خلوت مى نشينى، چرا به ميان مردم نمى روى و با آنها انس نمى گيرى؟
    لقمان در جواب چنين گفت: تنهايى باعث مى شود كه انديشه انسان دقيق تر باشد و انديشه طولانى هم انسان را به سوى سعادت راهنمايى مى كند.[29]


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۶: از كتاب چرا بايد فكر كنيم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن