کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۱۹

      ۱۹


    شايد كسى سؤال كند: چرا آقاى سخنگو به اين نتايج رسيده است؟ اشكال او در كجا بوده است؟
    در جواب مى گويم: او پيش فرض هاىِ باطلى داشته است و با آن پيش فرض ها شروع به تفسير قرآن كرده است. وقتى اساسِ فكر و پيش فرض ها باطل باشد، طبيعى است كه نتايج باطلى به دست مى آيد.
    در اينجا به سه پيش فرض باطل او اشاره مى كنم:

    * پيش فرض اوّل
    آقاى سخنگو، قرآن را بدون مراجعه به احاديث تفسير مى كند و حتّى در بحث "آيه مودّت" با اين كه احاديث زيادى داريم كه منظور از آيه اين است كه ما بايد آل محمّد(عليهم السلام) را دوست بداريم ولى او اين بر خلاف همه آن احاديث، نظر مى دهد و اين باعث شده است از راه حق دور شود.
    در حالى كه ما براى فهم قرآن بايد به اهل بيت(عليهم السلام) مراجعه كنيم، زيرا آنان بهترين مفسران قرآن هستند، اگر در آيه اى آنها حديثى نداشتند ما مى توانيم خودمان آن آيه را تفسير كنيم، امّا اگر اهل بيت در يك حديث صحيح، آيه اى از قرآن را براى ما تفسير كردند، ما بايد آن را بپذيريم و دنبال فهمى كه مخالف آن است نرويم.

    * پيش فرض دوّم
    وقتى آقاى سخنگو آيه اى را تفسير مى كند حتّى براى فهم به آيات ديگر مراجعه نمى كند، همانطور كه او به احاديث بى اعتنا است به آيات ديگر قرآن هم بى اعتنا است، او مانند كسى رفتار مى كند كه فقط به قسمتى از قرآن ايمان دارد!
    در بحث "كثرت گرايى" يا "پلوراليزم" او فقط از آيه 69 سوره مائده سخن مى گويد و خيال مى كند كه دين مسيحيّت هم حقّ است، ولى هرگز به آيه 85 سوره آل عمران مراجعه نمى كند، آنجا كه قرآن مى گويد "هر كس دينى غير از اسلام بياورد پس از او قبول نمى شود".
    اگر او براى فهم آيات قرآن به كل قرآن مراجعه مى كرد هرگز دچار آن خطاهاى بزرگ نمى شد.

    * پيش فرض سوّم
    وقتى آقاى سخنگو يك حديث را مى بيند كه سند صحيح دارد و معتبر است و آن حديث با عقيده او مخالف است به مشكل برمى خورد، در اينجا او بايد در مقابل حديث تواضع و فروتنى كند، ولى او حرف عجيبى مى زند، او مى گويد: راويانِ احاديث، "فهمِ خود" را به جاى "سخن امام" تحويل ما داده اند.
    او با اين سخن خود، در واقع، همه احاديث اهل بيت(عليهم السلام) را از اعتبار مى اندازد، اين كار بسيار خطرناكى است و اساس فقه و اعتقاداتِ شيعه را از بين مى برد، اين كار، لبّيك گفتن به شعار "حَسبُنا كتابُ الله" است كه همان سخن عُمَر (خليفه دوم) است.
    آقاى سخنگو، مطالب ديگرى هم دارد كه آنها را ذكر نكردم زيرا آن مطالب، چندان مهم نبود و كتاب هم طولانى مى شد. مهم اين بود كه پيش فرض هاى او باطل شود، وقتى من اين كار را انجام دادم سخنان ديگر او هم باطل مى شود، مانند يك ساختمان بلند كه سه ستون اصلى دارد، وقتى آن سه ستون خراب بشود، همه ساختمان فرو مى ريزد. وقتى مردم بدانند فضاى ذهنى او چگونه است و با چه پيش فرض هاى باطلى، سخن مى گويد، ديگر به سخنان او توجّهى نمى كنند.

    * * *


    آقاى سخنگو! درست است كه در اين كتاب، سخنان تو را نقد كردم، ولى من با تو دشمنى شخصى ندارم، دعواى ما بر سر عقيده است، سخنان تو باورهاى شيعه را نابود مى كند، براى اين بود كه من برآشفتم و دست به قلم بردم، اگر تو از آن سخنان دست بردارى من در مقابل تو، تواضع و فروتنى مى كنم و تو را دوست، خطاب مى كنم چرا كه من به آن سخنان تو اشكال داشتم، وقتى تو آن سخنان را رها كنى و به باورهاى اصيل شيعه بازگردى، وظيفه من است كه تو را دوست بدارم.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۹: از كتاب شب تاریک نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن