کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۲به راستى در چه روزى خدا دين را كامل كرد؟ آيه اكمال چه روزى نازل شد؟

      ۲به راستى در چه روزى خدا دين را كامل كرد؟ آيه اكمال چه روزى نازل شد؟


    (ألْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...): "امروز من دين شما را برايتان كامل كردم..."
    باور شيعه بر اين است كه اين آيه در روز غدير نازل شد، روزى كه پيامبر على(عليه السلام)را به امامت منصوب كرد، عظمت غدير به اين آيه است.
    آقاى سخنگو! اكنون اوّلين سخن تو را بازگو مى كنم و سپس آن را نقد و بررسى مى كنم، تو چنين مى گويى: "از راه روايات به جايى نمى رسيم و نمى توانيم زمان نزول آيه را پيدا كنيم".
    آرى، تو بر اين باور هستى كه هيچ حديثى، زمان نازل شدن اين آيه را بازگو نكرده است. سپس سخنى مى گويى كه از آن استفاده مى شود اين آيه چندين روز قبل از غدير نازل شده است، منظور تو اين است كه اين آيه در روز عرفه نازل شده است.
    اگر اين سخن تو را قبول كنيم، ديگر عظمت روز غدير كم مى شود، زيرا عظمت و شكوه عيد غدير، دو پايه دارد:
    پايه اوّل: جمله "مَنْ كُنتُ مَولاه فعَلىّ مَولاه".
    پايه دوّم: آيه اكمال، (ألْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...).
    تو مى دانى كه نمى توانى پايه اوّل را خراب كنى، زيرا اين سخن از بيش از صد نفر از ياران پيامبر نقل شده است و در كتاب هاى زيادى از شيعه و اهل سنّت آمده است، پس تلاش كردى تا پايه دوّم را متزلزل كنى!
    سخن تو باعث خوشحالى وهّابى ها شده است، هر كس دشمنِ على(عليه السلام) است با شنيدن اين سخن، شاد مى شود، زيرا با سخن تو، از شكوه و اهميّت غدير، كاسته مى شود. هر شيعه اى هم كه عشق غدير به سينه داشت وقتى اين سخن را شنيد غم به دلش آمد و اندوهناك شد.
    اكنون شروع به تحقيق مى كنم تا ببينم احاديث ما در اين باره چه مى گويد. كتاب هاى زيادى را مطالعه مى كنم، پس به اين نتيجه مى رسم كه پنج حديث (به صورت روشن) مى گويد: "آيه اكمال در روز غدير نازل شده است"، پس چرا تو گفتى كه ما از راه احاديث نمى توانيم بفهميم كه آيه اكمال چه زمانى نازل شده است؟
    آقاى سخنگو! اين احاديث را با دقّت بخوان و به آن فكر كن!

    1 - حديث على بن ابراهيم
    اين حديث را "على بن ابراهيم" در كتاب خود ذكر كرده است، ما كتاب او را به نام "تفسير قمى" مى شناسيم. او در قرن سوّم هجرى در قم زندگى مى كرد و از بزرگان شيعه بود. همه علماى شيعه از او با عظمت و بزرگى ياد مى كنند.
    در كتاب تفسير قمى جلد اوّل صفحه 162 سطر 5 حديثى آمده است. همه كسانى كه اين حديث را نقل كرده اند، افرادى راستگو بوده اند، پس اين حديث، صحيح است و مى توان به آن اعتماد كرد. در فصل 20 (آخرين فصل كتاب)، ثابت كردم كه چرا اين حديث، صحيح است، (براى اطلاعات بيشتر به فصل آخر مراجعه شود).
    متنِ حديث چنين است: امام باقر(عليه السلام)به يكى از يارانش گفت:
    آخِرُ فَرِيضَة أَنْزَلَهَا اللهُ الْوَلَايَةُ، ثُمَّ لَمْ يُنْزِلْ بَعْدَهَا فَرِيضَةً، ثُمَّ أَنْزَلَ (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ) بِكُرَاعِ الْغَميمِ...
    آخرين امر واجبى كه خدا در قرآن نازل كرد ولايت بود، پس از نازل شدن ولايت، هيچ امر واجب ديگرى نازل نشد. وقتى آيه (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ)در سرزمين كُراعُ الغَميم نازل شد...
    سرزمين "كُراع الغَميم" كجاست؟ چرا در اين حديث از سرزمين "غدير" نامى نيامده است؟
    در زمان قديم كسى كه از مكّه به مدينه مى رفت ده روز در راه بود، وقتى 60 كيلومتر (سه روز) راه مى رفت به سرزمينى مى رسيد كه باريك به نظر مى آمد، يك طرفش كوه ها بود و طرف ديگر آن، درياى سرخ.
    عرب ها آن سرزمين را مانند "ساق پا" در نظر آوردند و به آن "كُراع" گفتند، (در زبان عربى به ساق پا، كُراع مى گويند). از طرف ديگر هواى آنجا خيلى گرم بود، پس كلمه "غَميم" را هم به آن اضافه كردند و اسم آنجا "كُراعِ الغَميم" شد (يعنى سرزمين دراز و گرم)، در گوشه اى از آن سرزمين هم، بركه آبى بود كه در فصل باران پر از آب مى شد، آنجا را "غدير" مى گفتند.
    در اينجا يك مثال مى زنم: وقتى من به مشهد سفر مى كنم به حرم امام رضا(عليه السلام)مى روم، اگر دوستم تلفن بزند من به او مى گويم: "در مشهد به ياد تو هستم"، معلوم است كه منظورم اين است: "در حرم به ياد تو هستم". همه مى دانند "حرم" جزئى از "مشهد" است.
    درست است كه در اين حديث، اسمى از سرزمين "غدير" نيامده است، ولى در اين حديث، نام منطقه "كُراع الغميم" ذكر شده است، كسانى كه با آن منطقه آشنايى دارند مى دانند كه "منطقه غدير" جزئى از "كُراع الغميم" است. وقتى اين حديث مى گويد آيه اكمال در "كُراع الغميم" نازل شده است مشخّص است كه منظور "سرزمين غدير" است.
    وقتى پيامبر مراسم حجّ را به جا آوردند، روز چهاردهم ذى الحجّه از مكّه خارج شدند، سه روز در راه بودند تا به سرزمين "كراع الغميم" رسيدند. عبور از اين سرزمين دو روز طول مى كشيد، پيامبر نزديك بركه آبى كه در وسط آن سرزمين بود توقّف كردند. عرب ها به آن بركه آب كه خيلى زلال بود، "غدير خُمّ" مى گفتند. در آن سرزمين بود كه آيه اكمال بر پيامبر نازل شد و پيامبر على(عليه السلام) را به امامت منصوب كرد و مردم با على(عليه السلام) بيعت كردند.

    2 - حديثِ شيخ كُلينى
    اين حديث را "شيخ كُلينى" در كتاب "اصول كافى" ذكر كرده است. هيچ كتابى در نزد شيعه به عظمت اين كتاب نمى رسد، علماى شيعه در طول تاريخ با ديده احترام به اين كتاب نگاه كرده اند. شيخ كلينى در مدّت 20 سال اين كتاب را نوشت و در اين راه تلاش فراوانى كرد، او در قرن چهارم هجرى زندگى مى كرد و رهبر شيعيان در زمان خود بود.
    شيخ كُلينى در جلد اوّل صفحه 289 اين كتاب، حديثى را مى آورد كه راويان آن حديث، افرادى راستگو مى باشند، (به كسانى كه حديث را نقل مى كنند راويان حديث مى گويند). اين حديث، صحيح است و ما مى توانيم به آن اعتماد كنيم.
    متنِ حديث چنين است: امام باقر(عليه السلام) به شيعيان چنين فرمود:
    فَقَامَ(صلى الله عليه وآله) بِوَلَايَةِ عَلِيّ يَوْمَ غَدِيرِ خُمّ... فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...)
    پيامبر در روز غدير خُمّ، ولايت على(عليه السلام) را برپا كرد... پس خدا اين آيه را نازل كرد: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...).
    به اين جمله امام بايد توجّه كرد: "فَأَنْزَلَ اللَّهُ..."، يعنى "سپس خدا آيه اكمال را نازل كرد"، كلمه "سپس" به چه برمى گردد؟ يعنى بعد از اين كه پيامبر ولايت على(عليه السلام) را در روز غدير براى مردم بازگو كرد، آيه اكمال نازل شد.
    آقاى سخنگو! تو نمى توانى اعتبار اين حديث را انكار كنى، زيرا اين حديث در معتبرترين كتاب شيعه آمده است و سند آن، صحيح است، اين حديث مى گويد كه آيه اكمال در روز غدير نازل شده است، پس چرا تو گفتى كه هيچ حديثى، زمان نازل شدن آيه اكمال را بازگو نكرده است؟ مگر تو حديث اهل بيت(عليهم السلام) را قبول ندارى؟

    * * *


    من دو حديث در اينجا ذكر كردم، سه حديث ديگر را در پاورقى مى آورم، همه اين پنج حديث دلالت مى كند كه آيه اكمال در روز عيد غدير نازل شده است. (هر كس علاقه داشت به اين پاورقى مراجعه كند).
    آقاى سخنگو! چرا تو گفتى "از راه روايات نمى توانيم زمان نزول آيه را پيدا كنيم"؟ پس اين پنج حديث چيست؟ چرا گفتى كه آيه اكمال در غدير نازل نشده است؟ چرا دل وهّابى ها را شاد كردى؟



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲: از كتاب شب تاریک نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن