کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۱۸

      ۱۸


    در اينجا فهرستى از باورهاى شيعه را ذكر كنم، سپس حرف هاى آقاى سخنگو و سخن وهابيّت را مى آورم تا به راحتى بتوان ميان آنها مقايسه كرد:

    نكته 1
    * سخن شيعه: آيه اكمال در روز غدير (18 ذى الحجّه) نازل شد و شكوه و عظمت غدير به خاطر اين آيه است: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...)، "امروز من دين را بر شما كامل كردم...". (سوره مائده آيه 3).
    * آقاى سخنگو: در روز 18 ذى الحجّه، هيچ آيه اى نازل نشده است، آيه اكمال ربطى به ولايت و امامت على(عليه السلام)ندارد. نزول اين آيه بعد از سخنرانى مهم پيامبر (در روز عرفه) بوده است.
    * سخن وهابيّت: خليفه دوّم (عُمربن خطاب) براى ما نقل كرده است كه آيه اكمال در روز عرفه در صحراى عرفات نازل شده است، ما از سخن او پيروى مى كنيم و چنين مى گوييم: "در روز 18 ذى الحجّه، هيچ آيه اى نازل نشده است".

    نكته 2
    * سخن شيعه: اكمال دين و اتمام نعمت با ولايت على(عليه السلام) واقع شد.
    * آقاى سخنگو: دين با ولايت على(عليه السلام) كامل نشده است، اتمام نعمت اين بوده است كه پيامبر، صلح و آشتى را اعلام كرد.
    * سخن وهابيّت: اصلاً على(عليه السلام) ولايت ندارد كه بخواهد دين با ولايت او كامل بشود.

    نكته 3
    * سخن شيعه: خدا امام را به مقام امامت نصب مى كند.
    * آقاى سخنگو: خدا فقط امام را معرفى مى كند و اين مردم هستند كه امام را انتخاب مى كنند و او را به رهبرى و سرپرستى برمى گزينند.
    * سخن وهابيّت: خدا هيچ برنامه اى براى جانشين پيامبر نداشت. نه كسى را معرفى كرد و نه كسى را نصب. اين مردم بودند كه ابوبكر را انتخاب كردند و او خليفه شد.

    نكته 4
    * سخن شيعه: على(عليه السلام) همه خوبى ها و زيبايى ها را داشت و خدا على(عليه السلام) را به مقام امامت، منصوب كرد تا دين خدا حفظ شود.
    * آقاى سخنگو: اگر بگوييم خدا على(عليه السلام) را به مقام امامت، نصب كرده است، ثابت مى شود كه على(عليه السلام) نقص و كاستى هايى داشته است، پس مى گوييم: "خدا فقط على(عليه السلام) را معرفى كرد، خدا او را به امامت نصب نكرد".
    * سخن وهابيّت: خدا كسى را براى امامت نه معرفى كرد و نه نصب!

    نكته 5
    * سخن شيعه: پيامبر در غدير گفت: "مَنْ كُنتُ مَولاه فعَلىّ مَولاه"، "هر كس من مولاى اويم، پس على مولاى اوست". اين جمله دلالت مى كند كه پيامبر على(عليه السلام)را به مقام ولايت و امامت، منصوب كرد.
    * آقاى سخنگو: اين جمله دليل بر نصب على(عليه السلام) بر امامت نيست!
    * سخن وهابيّت: دقيقاً همان سخن آقاى سخنگو است.

    نكته 6
    * سخن شيعه: يكى از آيه هايى كه بر ولايت على(عليه السلام) دلالت مى كند "آيه ولايت" است: (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ) "فقط خدا و پيامبر و كسانى كه در ركوع نماز صدقه مى دهند ، بر شما ولايت دارند". (آيه 55 سوره مائده). اين آيه على(عليه السلام) را به عنوان "ولىّ" منصوب مى كند.
    * آقاى سخنگو: اين آيه فقط على(عليه السلام) را به مردم معرفى مى كند امّا او را به عنوان "ولىّ" منصوب نمى كند.
    * سخن وهابيّت: اين آيه على(عليه السلام) را به عنوان "ولىّ" منصوب نمى كند.

    نكته 7
    * سخن شيعه: اسم دوازده امام براى مردم به طور دقيق بيان شده بود.
    * آقاى سخنگو: نام آنها قبلاً مشخّص نشده بود و مردم نام آنها را نمى دانستند.
    * سخن وهابيّت: ما اصلاً امامت دوازده امام را قبول نداريم.

    نكته 8
    * سخن شيعه: امام هادى(عليه السلام) مى دانست فرزندش (حسن عسكرى(عليه السلام)) امام يازدهم است. همچنين امام صادق(عليه السلام) مى دانست فرزندش (موسى كاظم(عليه السلام)) امام هفتم است.
    آقاى سخنگو: امام هادى(عليه السلام) نمى دانست كه چه كسى قرار است بعد از او امام بشود، همچنين امام صادق(عليه السلام) هم نمى دانست امام بعد از او چه كسى است!
    * سخن وهابيّت: امامان شيعه، علم غيب نداشتند و مثل بقيّه مردم بودند.

    نكته 9
    * سخن شيعه: امام در همه امور، معصوم است و او در هيچ چيز، خطا نمى كند. عصمت امام در همه كارها و رفتار اوست.
    * آقاى سخنگو: امام فقط در بيانِ احكام و معارف دين، معصوم است، عصمت او مخصوص بيان دين است، او ممكن است در كارهاى ديگرش، اشتباه كند.
    * سخن وهابيّت: امامان شيعه، معصوم نيستند، فقط پيامبر معصوم است آن هم فقط در بيان احكام و معارف دين! پيامبر در كارهاى ديگرش، اشتباه مى كرد.

    نكته 10
    * سخن شيعه: امام هرگز اشتباه نمى كند، خدا او را از هر گونه اشتباهى دور كرده است.
    * آقاى سخنگو: امام گاهى فريب مى خورد، چون از آينده خبر ندارد، چرا عدّه اى مى گويند "امام هرگز اشتباه نمى كند"؟.
    * سخن وهابيّت: امامان شيعه، فريب مى خورند، چون از آينده خبر ندارند.

    نكته 11
    * سخن شيعه: ما بايد آل محمّد(عليهم السلام) را دوست بداريم، دليل اين امر هم آيه مودّت است، آنجا كه خدا به پيامبر مى گويد: (قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى). "اى محمّد! به مردم بگو كه من از شما هيچ مزدى جز دوستى خاندانم نمى خواهم"، (آيه 23 سوره شورا). اين آيه درباره دوستى آل محمّد(عليهم السلام)است.
    * آقاى سخنگو: اين آيه اصلاًدرباره دوستىِ آل محمد(عليهم السلام) نيست، بلكه اين آيه از ما مى خواهد كه فاميل خود را دوست بداريم.
    * سخن وهابيّت: دقيقاً همان سخن آقاى سخنگو است.

    نكته 12
    * سخن شيعه: خطّ نفاق براى دشمنى با ولايت على(عليه السلام) برنامه ريزى مى كرد، آنها در كعبه جمع شدند و پيمان نامه اى نوشتند تا حقّ على(عليه السلام) را غصب كنند. ماجراى صحيفه ملعونه، اتّفاق افتاده است.
    * آقاى سخنگو: اين مطلب دروغ است!
    * سخن وهابيّت: دقيقاً همان سخن آقاى سخنگو است.

    نكته 13
    باور شيعه: خطّ نفاق، سه روز بعد از روز غدير، تصميم به ترور پيامبر در گردنه هَرشا گرفتند، ولى خدا جان پيامبر را حفظ كرد.
    * آقاى سخنگو: اين مطلب دروغ است!
    * سخن وهابيّت: دقيقاً همان سخن آقاى سخنگو است.

    نكته 14
    * سخن شيعه: در ميان دين ها فقط اسلام و مذهب شيعه حقّ است. پس يهوديان و مسيحيان بر باطل هستند همان گونه كه راه اهل سنّت، راهى به سوى گمراهى است و باطل است.
    * آقاى سخنگو: اسلام، دين برتر است، دين هاى ديگر هم حقّ است، هر كسى سهمى از حق دارد (طبق سخن او، اهل سنّت و وهابى ها، حقّ هستند).
    * سخن وهابيّت: راه ابوبكر و عُمَر و عثمان بر حقّ است و ما پيرو آنها هستيم و شيعه بر باطل است.

    نكته 15
    * سخن شيعه: تبرّى از فروع دين است، بايد از دشمنان اهل بيت(عليهم السلام)بيزارى بجوييم و نسبت به آنها بغض داشته باشيم.
    * آقاى سخنگو: وقتى هر كسى سهمى از حق دارد، پس بايد بغض نسبت به ديگران را كم كنيم.
    * سخن وهابيّت: هيچ كس حقّ ندارد از كسانى كه بعد از پيامبر به حكومت رسيدند، بيزارى بجويد. ما وظيفه داريم آنها را دوست بداريم.

    نكته 16
    * سخن شيعه: در شب شهادت على(عليه السلام) عزادارى كار خوبى است، زيرا راه حقّ را آشكار مى كند، شايسته است كه لباس سياه بپوشيم.
    * آقاى سخنگو: بهتر است كه در شب شهادت على(عليه السلام) جايى سياه پوش نشود و كسى لباس مشكى نپوشد.
    * سخن وهابيّت: آن مراسم عزادارى كه شيعيان برگزار مى كنند، گناه و بدعت است. حتماً بايد از اين كار جلوگيرى كرد.

    * * *


    هر كس به اين نكاتى كه در اينجا آوردم دقّت كند متوجّه مى شود كه شباهت عجيبى بين ديگران و سخنان آقاى سخنگو وجود دارد! به راستى كه ضرر آقاى سخنگو براى جوانان شيعه، صدها برابر بيشتر از ضرر ديگران است، زيرا جوانان شيعه، كمتر جذب سخنانِ ديگران مى شوند! جوانان شيعه پاى سخنرانى ديگران نمى نشينند، همان جوانان به سخنان آقاى سخنگو، گوش مى دهند زيرا حقيقت را نمى دانند، آقاى سخنگو به آنان مى گويد كه من استاد حوزه هستم، در حوزه اصفهان كلاسِ تفسير قرآن برگزار مى كنم و مسجد و محراب هم دارم، اينجاست كه جوانان فريب مى خورند.
    آقاى سخنگو در سخنرانى هاى خود، بسيار زيركانه عمل مى كند و با فريب كارى و با زبانى نرم و آرام به سوى هدف خود گام برمى دارد. كسى كه مدّتى به سخنان او گوش مى دهد از باورهاى شيعه فاصله مى گيرد و به افكار ديگران علاقه پيدا مى كند.

    * * *


    آقاى سخنگو با سخنانش، باورهاى اصيل شيعه را زير سؤال برد و اين بار اوّل نيست كه اين شبهه ها در جامعه مطرح مى شود و بار آخر هم نخواهد بود، اين يك جريان فكرى است كه آرزو دارد شيعيان را به وهّابى ها نزديك سازد، در مقابل، روحانيّت اصيل شيعه همواره از آن باورها دفاع كرده اند، كتاب ها نوشته اند و فريادها برآورده اند.
    اميد است روزى فرا برسد كه مردم به آن بلوغ فكرى برسند و بدانند كه راه را بايد از چه كسى بجويند و دين را از كه بياموزند، به هر كس كه خود را استاد حوزه ناميد، اعتماد نكنند و سخن او را حقّ نپندارند، بلكه درباره سخنان او، تحقيق و سؤال كنند!


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۸: از كتاب شب تاریک نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن