کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل پنج

      فصل پنج


    خوشا به حال كسى كه با دل، زبان و عمل بتواند امام زمان را يارى كند! به راستى چگونه مى توان با زبان، امام خود را يارى كنيم؟
    مى دانم سخنانى كه بر زبانم جارى مى شود، نقش مهمّى بر شخصيّت من دارد، تا زمانى كه سخنان من اصلاح نشود، دل من هم اصلاح نخواهد شد، وقتى من هر سخنى را بر زبان مى آورم، ديگر قلب من نمى تواند در محدوده تقوا باشد.
    من بايد زبان خويش را از لغزش ها و گناهانى مثل دروغ و تهمت و... حفظ كنم. اين اولين قدم است، اگر مى خواهم امام خود را با زبان يارى كنم بايد از اين گناهان دورى كنم.
    قدم بعدى اين است كه با زبان و قلم به معرّفى امام زمان بپردازم، مردم را با خوبى ها و مهربانى ها آن حضرت آشنا سازم و با اين كار دسيسه هاى دشمنان را نقش بر آب كنم.
    امروز دشمنان امام زمان تلاش مى كنند همه را از آن حضرت بترسانند، آنان امام مهربان مرا به عنوان "خونريز" معرّفى مى كنند و كارى مى كنند كه حتّى عدّه اى از شيعيان نيز از ظهور آن تجسم مهربانى مى ترسند.
    من بايد تلاش كنم با مردم سخن بگويم و روشنگرى كنم كه اين تهمت ها را دشمنان به امام زمان مى زنند تا ما براى ظهور او، دعا نكنيم و نتوانيم با امام خود، ارتباط قلبى بگيريم!
    به راستى كه دشمنان چقدر دقيق برنامه ريزى كرده اند و متأسّفانه در اين مسير هم تاحدى موفّق بوده اند، بارها اين سخن را از مردم شنيده ام: "وقتى امام زمان بيايد، جوىِ خون به راه مى اندازد، اگر او بيايد اوّل گردن ما را مى زند"!
    چه مصيبتى از اين بدتر كه ما از امام خود، بهراسيم و از كسى كه خدا او را پشت و پناه ما قرار داده است، گريزان باشيم!
    دشمنان هرگز در هدف خود، خسته نمى شوند، آنان هر روز از شيوه اى بهره مى برند تا مردم را از امام زمان جدا كنند و آنان را دچار غفلت كنند، من و تو بايد به پا خيزيم، در اين مسير خسته نشويم، از سختى ها نهراسيم، با مردم سخن بگوييم، آنان را با حقيقت آشنا سازيم.
    امام باقر(عليه السلام) فرمود: "كسى كه مردم از علم او بهره مى برند، برتر از هفتاد هزار عبادت كننده است".[11]
    اگر به گوشه مسجد بروى و خدا را عبادت كنى، خدا به تو ثواب مى دهد، ولى اگر بعد از آن كه معرفت كافى پيدا كردى، تلاش كنى تا مردم را از معرفت بهره مند سازى، اين كار تو هفتاد هزار برابر آن نماز ارزش دارد، چون تو راه سعادت را آشكار مى كنى و ديگران را از خطر گمراهى نجات مى دهى.

    * * *


    امروز كه امام زمان از ديده ها پنهان است، عدّه اى از شيعيان سرگردان شده اند، آنان همچون يتيمان مى مانند و از پدر خويش به دور افتاده اند، دشمنان هم در كمين آنان نشسته اند، اگر تو تلاش كنى از آنان دستگيرى كنى و آنان را از سرگردانى بيرون آورى، در واقع امام زمان را يارى كرده اى و باعث خوشحالى آن حضرت شده اى.
    تو بايد همانند عطرى باشى كه هر كجا مى روى بوى خوش امام از تو به مشام برسد، چقدر خوب است هر كس در شعاع وجود تو قرار بگيرد از تو عطر معرفت امام را حس كند، تو در اين روزگار سياهى ها، بايد همچون مهتاب بدرخشى و نگذارى كه تيرگى هاى اين روزگار، نور حقيقت را خاموش كند، بايد همه تلاش خود را به كارگيرى تا ديگران از نور معرفت تو بهره بگيرند.
    وقتى خدا به تو مقام امام شناسى عطا كرد و محبت آن حضرت در قلب تو قرار داد، بايد شكرگزار اين نعمت باشى و با زبان امام را يارى كنى، تو نبايد در برابر هجوم دشمنان به اعتقادات شيعيان بى تفاوت باشى، بايد از فرهنگ انتظار و مهدويّت دفاع كنى زيرا دين واقعى با اعتقاد به امام معنا پيدا مى كند و كسى كه امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مى ميرد.
    وقتى حيرت و سرگردانى شيعيان را مى بينى بايد به پاخيزى، چرا كه تو غيرت دين دارى، تو مى توانى به اندازه توان خود، مرزبان مكتب تشيّع گردى و با سخنانى كه از معرفت بهره دارد باعث دلگرمى ديگران شوى.
    مى دانم كه تو از غربت و مظلوميّت امام زمان رنج مى برى و مى سوزى، پس بايد جستجو كنى، ببينى كه سنگر تشيّع از كجا لطمه خورده است و در كجا خطر احساس مى شود، سپس با افزايش معرفت با آن خطر مقابله كنى و در اين مسير، نيّتى جز رضايت خدا و امام نداشته باشى.
    اگر اين گونه باشى ديگر كار ندارى كه ديگران از تو خشنود هستند يا نه. تو وظيفه خودت را انجام مى دهى، آن وقت است كه در پيش خدا و امام، عزيز مى شوى.
    ممكن است در اين مسير با سختى ها زيادى روبرو شوى، ولى چون آرمانى مقدّس دارى، خم به ابرو نمى آورى، اين سختى ها تو را پيش امام زمان عزيزتر مى كند و تو به مقام بالاترى مى رسى، تو دنيا را محل آرامش نمى دانى و براى رفاه و خوشى به اينجا نيامده اى، تو آرمان مقدّسى دارى، آرمان تو، يارى رساندن به امام زمانت است و در راه اين آرمان، همه سختى ها را آسان مى يابى، زيرا ايمان دارى كه امام زمان به اذن خدا بر همه چيز آگاه است و اين سختى ها تو را مى بيند و دست هاى تو را رها نمى كند.

    * * *


    دوستى دارم كه او شغل آزاد دارد، او از علوم اسلامى بهره اى ندارد و نمى تواند سخنرانى كند و يا كتابى بنويسد. او از من پرسيد چگونه مى توانم امام زمانم را با زبان يارى كنم؟
    من به او گفتم: تو راه هاى زيادى براى اين كار دارى:
    هر زمان در مجلسى شركت كردى كه به معرفت تو افزوده مى شود، به ديگران توصيه كن در آن مجلس شركت كنند، صداى ضبط شده آن سخنرانى را تهيه كن و آن را براى دوستانت بفرست و از آنان بخواه تا به آن گوش دهند.
    وقتى كتابى را مى خوانى كه تو را با امام زمان بيشتر آشنا مى كند، آن كتاب را به فرزندت، دوستانت معرّفى كن و به آنان بگو آن كتاب را بخوانند.
    وقتى نكته جالبى را در كتابى مى خوانى كه محبت تو را به امام زمان زيادتر مى كنند، آن را براى دوستانت نقل كن! وقتى در جمعى هستى، از امام زمان ياد كنى، از مردم بخواه كه براى سلامتى و ظهور او، صلوات بفرستند و دعا كنند. از مظلوميّت امام زمان براى ديگران سخن بگو تا اگيزه ديگران براى يارى آن حضرت زيادتر بشود.
    اين ها نمونه هايى بود كه دوست من مى توانست انجام بدهد تا با زبان، امام زمان را يارى كند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۵: از كتاب يارى خورشيد نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن