بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
يار ما سفر كرده بود، من منتظر بودم، تو منتظر بودى، او هم منتظر!
همه در انتظار آمدن بهار بودند و براى ديدن آن، لحظه شمارى مى كردند.
و من قلم در دست گرفتم; يك سال، در ميان ده ها كتاب به دنبال گمشده خود دويدم.
مى خواستم آمدن او را براى تو به تصوير كشم; تصويرى كه از سخن امامان معصوم(عليهم السلام)، برگرفته باشد، تصويرى زيبا كه تو را شيفته آمدنش كند.
و چنين بود كه با مراجعه به بيش از صد كتاب، اين متن را برايت آماده كردم.
تو مى توانى دليل سخنان مرا، در حديث هايى بيابى كه در پى نوشت ها آورده ام.
اكنون نوبت توست تا كتاب خودت را بخوانى و اشتياق تو به آمدن امام زمان(عليه السلام) بيشتر شود و بدانى كه "داستان ظهور"، چقدر دل ها را اميدوار مى كند.
اين كتاب را به همه همياران مؤسسه انديشه سبز شيعه، اهدا مى كنم; زيرا به همّت آنان بود كه ما توانستيم به هدف خود برسيم.
مهدى خُدّاميان آرانى
قم، تير ماه 86