۱۴
* اكنون قسمتى از زيارت "آل ياسين" با هم زمزمه مى كنيم:
سلام بر آلِ ياسين كه همان آل محمّد هستند! سلام بر تو اى آقاى من كه مرا به سوى خدا فرا مى خوانى و مرا به سوى خدا مى برى. هر كس بخواهد به كمال و رستگارى برسد، بايد شاگردى تو را بنمايد، همان گونه كه فرشتگان همه از تو درس آموخته اند.
سلام بر تو كه "بابُ الله" هستى! هر كس مى خواهد به سوى خدا برود، بايد به سوى تو رو كند. سلام بر تو كه دين خدا را زنده مى كنى. سلام بر تو كه خليفه خدا و حجّت خدا آسمان ها و زمين هستى. تو جلوه اراده خدا هستى! اگر بخواهم بدانم خدا چه اراده كرده است، كافى است بدانم كه تو چه اراده كرده اى. اگر من تو را خوشحال كنم، خدا را خوشحال نموده ام.
تو قارى قرآن هستى و من تفسير آن را بايد از تو بشنوم. دوست دارم هميشه سلام خويش را هديه ات كنم، در همه لحظه ها بر تو سلام مى كنم. سلام اى ذخيره خدا در روى زمين! سلام بر تو كه پيمان بزرگ خدايى! همان پيمانى كه خدا بر آن تأكيد زيادى كرده است.
تو موعودى هستى كه خدا وعده آن را به اهل ايمان داده است و آن را ضمانت كرده است. تو راه سعادت را براى ما روشن مى كنى، نور تو هدايتگر همه است، تو صاحب پرچمى هستى كه خدا آن را برافراشته مى سازد. خدا علم خويش را به قلب تو نازل كرد و اين گونه بود كه تو خزانه دار علم خدا شدى. تو جلوه مهربانى خدا هستى، اگر من به دنبال مهربانى خدا هستم، بايد به سوى تو بيايم.
مولاى من! سلام بر تو زمانى كه به امر خدا قيام مى كنى، سلام بر تو زمانى كه از ديده ها پنهان و در پسِ پرده غيبت هستى. سلام بر تو هنگامى كه قرآن مى خوانى و براى ديگران سخن مى گويى، سلام بر تو زمانى كه نماز مى خوانى و با خداى خويش سخن مى گويى و به ركوع مى روى و در مقابل خدا به سجده مى افتى. سلام بر تو هنگامى كه شعار توحيد بر زبان جارى مى كنى و خدا را به بزرگى ياد مى كنى.
سلام بر تو زمانى كه حمد و ثناى خدا به جا مى آورى و براى شيعيانت طلب بخشش مى كنى. من هر صبح و شام بر تو سلام مى كنم. سلام بر تو هنگامى كه صبح فرا مى رسد! سلام بر تو هنگامى كه شب آغاز مى گردد! سلام بر تو اى امام مهربان من! اى كه همچون پدر براى شيعيان خود دلسوزى مى كنى، تو امام و پيشواى من هستى، تو آرزوى همه خوبان هستى...