کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل هفده

      فصل هفده


    من در بغداد زندگى مى كنم، شهرى كه پايتخت جهان اسلام است. روزگارم بد نيست، خدا را شكر مى كنم كه مى توانم به قدر توان خود به شيعيان كمك كنم. حتماً مى دانى كه امام حسن عسكرى(عليه السلام) در شهر سامرّا مى باشد. سامرّا يك شهر نظامى است، حكومت وقت كه از امام عسكرى(عليه السلام) ترس زيادى دارد، اجازه نمى دهد امام از اين پادگان نظامى خارج شود زيرا آنها شنيده اند كه فرزند او، همان مهدى موعود(عليه السلام) است.
    خبرى خوش براى تو دارم. آخرِ اين هفته به سامرّا خواهم رفت و امام خود را خواهم ديد، تو هم مى توانى همراه من بيايى.
    نگران نباش! من در حكومت عباسى دوستان زيادى دارم، درست است كه آنها شيعه نيستند، امّا با من رفاقت دارند، آنها مواظب من هستند و نمى گذارند براى من مشكلى پيش بيايد. روز جمعه من در حضور امام خود خواهم بود و بوى بهشت را احساس خواهم كرد.
    ? ? ?
    ــ اين چيست كه اين گونه آن را مخفى مى كنى؟
    ــ اين كتاب يكى از دانشمندان شيعه است، من به تازگى اين كتاب را توانسته ام تهيّه كنم. اكنون مى خواهم آن را به سامرّا ببرم تا نشان امام عسكرى(عليه السلام) بدهم.
    ــ خوب چرا آن را مخفى مى كنى؟ همراه داشتن كتاب كه جُرم نيست.
    ــ تو چقدر ساده هستى، اگر مأموران حكومتى بفهمند كه من اين كتاب را دارم، آن را گرفته و پاره اش مى كنند.
    ? ? ?
    ما ديگر نزديكى شهر سامرّا رسيده ايم، آن برجِ متوكّل است كه به چشم مى آيد، اين علامتِ آن است كه راه زيادى تا مقصد نداريم.[18]
    اكنون به دروازه شهر رسيده ايم، بهتر است وارد شهر بشوم.
    سامرّا چه شهر آبادى است! خيابان ها، بازارها و ساختمان هاى زيبا! هر جا را نگاه مى كنى، قصرهاى باشكوه را مى بينى! ما كه نيامده ايم قصرهاى ظلم و ستم را ببينيم، آمده ايم تا امام خود را ببينيم. از كوچه ها عبور مى كنيم، به خانه اى ساده مى رسيم، اينجا خانه امام عسكرى(عليه السلام) است.
    ? ? ?
    ــ اى ابوجعفر هاشمى! اين چه كتابى است كه همراه خود آورده اى؟
    ــ مولاى من! اين كتابى است كه "يونس يَقطينى" نوشته است، من اين كتاب را به چه زحمتى تهيّه كرده ام.
    امام شروع به مطالعه كتاب مى كند، او با دقّت مطالب كتاب را مى خواند، در اين كتاب، سخنان اهل بيت(عليهم السلام) جمع آورى شده است. يادم رفت برايت بگويم كه يونس يقطينى يكى از ياران امام كاظم و امام رضا(عليهما السلام) بود و در بغداد زندگى مى كرد، او تلاش زيادى براى رشد مكتب شيعه انجام داد و براى حفظ سخنان اهل بيت(عليهم السلام) زحمات زيادى متحمّل شد.
    لحظاتى مى گذرد، اكنون امام رو به ما مى كند و مى فرمايد: "خداوند به نويسنده اين كتاب، به عدد هر حرفى كه نوشته است، نورى در روز قيامت عطا خواهد نمود".[19]
    اينجاست كه من به فكر فرو مى روم، به راستى كه هيچ چيز مانند اين نيست كه انسان بتواند براى ترويج دانش و علم اهل بيت(عليهم السلام) قدمى بردارد. خوشا به حالت اى يونس!



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۷: از كتاب سمت سپيده نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن