کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل يك

      فصل يك


    اينجا مدينه است، شهر پيامبر. آفتاب سوزان بر شهر مى تابد و گرما بيداد مى كند، بايد سايه را پيدا كنم تا از اين آفتاب نجات پيدا كنم. با خود مى گويم من كه در اين شهر آشنايى ندارم، بهتر است كه به مسجد بروم، آنجا مى توانم قدرى استراحت كنم.
    وقتى وارد مسجد مى شوم مى بينم كه گروهى از مسلمانان در مسجد هستند، تعجّب مى كنم، آنها اين وقت روز در مسجد چه مى كنند؟
    در سمت راست محراب، گروهى مشغول خواندن دعا هستند، آنها رو به قبله نشسته اند و دست ها را مقابل صورت گرفته اند و با خداى خود مناجات مى كنند، خوش به حال اين مردم!
    وقتى آنها را مى بينم، همه خستگىِ راه از تنم بيرون مى رود، گويى جان تازه اى مى گيرم، مى روم و كنارشان مى نشينم.
    به به! عجب حال و هوايى!
    بعضى از آنها گريه مى كنند، با خدا عاشقانه سخن مى گويند. آن طرف تر، عدّه اى دور هم جمع شده اند و مشغول گفتگو هستند، گاهى صداى آنها بلند مى شود. با خود مى گويم: آنها ديگر كيستند؟ چرا مزاحم دعاى مردم مى شوند؟ مسجد كه جاى سخن گفتن نيست؟ مسجد جاى دعا خواندن و نماز خواندن است.
    خدا بگويم با شما چه كند كه تمركز مرا گرفتيد! آخر چرا نمى گذاريد ما دعاى خودمان را بخوانيم؟
    از جاى خود بلند مى شوم، به سوى آنها مى روم تا به آنها اعتراض كنم. وقتى نزديك آنها مى رسم، مى بينم كه آنها مشغول كسب علم و دانش هستند. آنها به مردم احكام دين را ياد مى دهند.
    در همين لحظه، صداى صلوات به گوشم مى رسد، همه نگاه ها به در مسجد خيره مى شود، مردم از جاى خود بلند مى شوند، پيامبر به مسجد آمده است.
    با خود مى گويم پيامبر كنار كدام گروه خواهد رفت؟ آيا نزد كسانى خواهد رفت كه مشغول دعا بودند و با خدا مناجات مى كردند يا اين كه نزد اهل علم و دانش خواهد رفت؟
    اكنون پيامبر نگاهى به هر دو گروه مى كند و مى گويد: "هر دو گروه، كار خوبى انجام مى دهند. آنان دعا مى خوانند و با خدا مناجات مى كنند، امّا اينان به علم و دانش پرداخته اند. بدانيد كه اين گروه بهتر از اهل دعا هستند، من به پيامبرى مبعوث شدم تا علم و آگاهى مردم را بالا ببرم".
    بعد از اين سخنان، پيامبر به سوى گروهى مى رود كه مشغول كسب دانش هستند و كنار آنها مى نشيند.
    او اين گونه به مسلمانان مى آموزد كه كسب دانش از همه چيز بهتر است، اكنون همه مى فهمند كه مسجد بايد بيشتر جاى چه چيزى باشد. اى كاش همه مسلمانان از اين كار پيامبر باخبر بشوند و بفهمند كه پيامبر مجلس علم را از مجلس دعا بيشتر دوست دارد![1]


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱: از كتاب سمت سپيده نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن