کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل بيست

      فصل بيست


    در اين جا مى خواهم نكته اى دقيق را براى تو بيان كنم.
    آيا برايت پيش آمده كه كارى را فقط به خاطر خدا انجام دهى و بعد از آن مردم متوجّه شوند و از آن كار تعريف كنند و تو خوشحال شوى؟
    خوب است يك مثال از خودم بزنم، الان ساعت 3 نيمه شب است و من در گوشه اتاق خود نشسته ام و دارم اين كتاب را مى نويسم.
    من سعى مى كنم اين قلم زدنم به خاطر خدا باشد و با هزار زحمت، نيّت خود را خالص مى كنم.
    اين كتاب تمام مى شود و براى چاپ آن اقدام مى كنم
    بعد از مدّتى كتاب به دست خوانندگان خوب آن مى رسد، و آنها اين كتاب را مى خوانند.
    بعد از مدّتى، گوشى همراه من زنگ مى خورد و من گوشى را برمى دارم.
    يكى از خوانندگان خوب كتابم با من تماس گرفته است و او از كتاب، تعريف مى كند.
    شما جاى من باشيد آيا خوشحال نمى شويد؟
    معلوم است، هر نويسنده اى وقتى مى بيند كه كتابش براى مردم مفيد واقع شده است، خوشحال مى شود.
    امّا بعضى ها فكر مى كنند اين خوشحال شدن با اخلاص سازگارى ندارد، يعنى اگر كسى كارى را براى خدا انجام داده است و نيّت او فقط خدا بوده است، نبايد اصلا از تعريف مردم خوشحال شود و اگر مردم از كارش تعريف كردند و او خوشحال شد، نشانه اين است كه او رياكار بوده است.
    به نظر شما آيا اين سخن درست است؟ شما چه كمكى مى توانيد به من بكنيد؟
    آيا موافق هستيد خدمت امام باقر(عليه السلام) برويم و ببينيم نظر آن حضرت در اين مورد چيست؟
    آن حضرت در حديث خود به اين نكته اشاره مى كنند:
    "وقتى مى خواهى كارى را شروع كنى، سعى كن تا نيّت خالص باشد، تلاش كن آن كار را فقط به خاطر خدا انجام بدهى، نه براى اينكه مردم از تو تعريف كنند".
    وقتى نيّت تو براى خدا باشد، حال اگر مردم از كار تو باخبر شدند و از تو تعريف كردند و تو خوشحال شدى، نگران نباش، اين خوشحالى با اخلاص منافات ندارد.
    وقتى بفهمى مردم از كار خوب تو تعريف مى كنند كاملا طبيعى است كه خوشحال بشوى، اين خوشحالى هيچ ربطى با ريا ندارد، تو كه كارت را براى اين كه مردم از تو تعريف بكنند انجام نداده اى، تو با خداى خود معامله كرده اى.
    پس تا زمانى كه نيّت تو درست و خدايى باشد، نبايد به خاطر خوشحالى كه از تعريف كردن مردم در قلبت ايجاد مى شود نگران باشى.
    وقتى كه مردم كار زيباى تو را مى بينند، وظيفه خود مى دانند كه از تو تعريف كنند تا تو به ادامه راه تشويق شوى.
    آرى، انسان نياز به تشويق دارد.
    امّا بايد حواست جمع باشد، وقتى مردم از تو تعريف كردند، مبادا دچار غرور بشوى.
    تو مى دانى كه اگر توفيق خداوندى نبود، هرگز نمى توانستى اين كار را انجام بدهى.
    براى همين در جواب تعريف ها و تشويق هاى مردم به اين نكته اشاره مى كنى كه من وسيله اى بيش نبودم، لطف خداوند بود كه مرا به اين كار موفّق كرد.[24]


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۰: از كتاب فقط به خاطر تو نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن