کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    يك ماه و دوازده ستاره

      يك ماه و دوازده ستاره


    ما شيعيان بر اين باوريم كه خدا به چهارده معصوم مقامى بس بزرگ عطا كرده است و هيچ پيامبرى به مقام و جايگاه آنان نمى رسد، اينان چهارده معصوم پاك هستند: "پيامبر، فاطمه و دوازده امام(عليهم السلام)".
    وقتى ما مى خواهيم از مادران آنان سخن بگوييم به سيزده مادر مى رسيم، زيرا حضرت فاطمه(عليها السلام) هم مادر امام حسن(عليه السلام) است و هم مادر امام حسين(عليه السلام)پس عدد مادران چهارده معصوم، "سيزده" مى باشد و من بايد در اين كتاب از سيزده مادر سخن بگويم.
    از فرصت استفاده مى كنم و نام آنان را به ترتيب بازگو مى كنم:
    1 - آمنه(عليها السلام) (مادر پيامبر)
    2 - فاطمه بنت اسد(عليها السلام) (مادرِ حضرت على(عليه السلام))
    3 - خديجه(عليها السلام) (مادرِ حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام))
    4 - حضرت فاطمه(عليها السلام) (دختر پيامبر و مادر امام حسن و امام حسين(عليهما السلام))
    5 - شهربانو(عليها السلام) (مادر امام سجّاد(عليه السلام))
    6 - فاطمه(عليها السلام) (مادر امام باقر(عليه السلام))
    7 - فاطمه(عليها السلام) (مادر امام صادق(عليه السلام))
    8 - حَميده(عليها السلام) (مادر امام كاظم(عليه السلام))
    9 - نَجمه(عليها السلام) (مادر امام رضا(عليه السلام))
    10 - ريحانه(عليها السلام) (مادر امام جواد(عليه السلام))
    11 - سَمانه(عليها السلام) (مادر امام هادى(عليه السلام))
    12 - سوسن(عليها السلام) (مادر امام عسكرى(عليه السلام))
    13 - نرجس(عليها السلام) (مادر امام زمان(عليه السلام))
    اكنون تو با نام سيزده مادر بزرگوار آشنا شده اى، همه آنان نزد خدا مقامى بس بزرگ دارند و آنان شاهكار آفرينش هستند، ولى نبايد از ياد برود كه مقام فاطمه(عليها السلام) (دختر پيامبر) از همه آنان برتر است، زيرا خدا نورِ فاطمه(عليها السلام)(دختر پيامبر) را قبل از خلقت آسمان ها و زمين آفريد، آرى، فاطمه(عليها السلام)(دختر پيامبر) مقام نورانيّت دارد.

    * * *


    از "مقام نورانيّت" سخن گفتم، مناسب مى بينم كه در اينجا سخنى از امام جواد(عليه السلام) را بازگو كنم تا مطلب بيشتر روشن شود، حتماً نام "كُتب اَربعه" را شنيده اى!
    "كتاب هاى چهارگانه".
    در مكتب شيعه، چهار كتاب وجود دارد كه معتبرترين كتاب ها مى باشند و در قرن چهارم و پنجم هجرى نوشته شده اند. هيچ كتاب ديگرى به اعتبار اين چهار كتاب نمى رسد: "كتاب كافى، كتاب فقيه، كتاب تهذيب، كتاب استبصار".
    اين حديثى را كه مى خواهم نقل كنم در كتاب كافى ذكر شده است. اين كتاب را شيخ كلينى نوشته است. او يكى از بزرگ ترين دانشمندان شيعه است و كتاب او ارزش علمى بسيار زيادى دارد. او در "شهر رى" به دنيا آمد و در سال 329 هجرى در بغداد فوت كرد.
    اكنون كتاب كافى پيش روى من است، من در جلد اوّل صفحه 241 چنين مى خوانم: امام جواد(عليه السلام) به يكى از ياران خود چنين گفت: "خدا يكتا بود و هيچ مخلوقى با او نبود. سپس خدا محمّد، على و فاطمه(عليهم السلام) را آفريد و آنان سال هاى سال ماندند، سپس خدا چيزهاى ديگر را آفريد. خدا محمّد و على و فاطمه(عليهم السلام) را بر آفرينش جهان گواه گرفت و اطاعت آنان را بر همه مخلوقات واجب كرد و كارهاى مخلوقات را به آنان واگذاشت (بدون آنكه خود، كنار بكشد)، پس آنان هر چه را خواهند حلال كنند و هر چه را خواهند حرام سازند، ولى هرگز جز آنچه خدا مى خواهد نخواهند. اين همان دين است و هر كس جلوتر رود، از حق جدا شده است و هر كس از آن عقب بماند گمراه مى گردد و هر كس آن را بپذيرد به حق رسيده است".
    اين حديث از آغاز آفرينش سخن مى گويد. قبل از اين كه خدا آسمان ها و زمين را خلق كند، نور محمّد و على و فاطمه(عليهم السلام) را خلق كرد. آرى، اين سه نور، يك ميليون سال ماندند و بعد از آن، خدا عرش و آسمان ها و زمين را آفريد. هزاران سال بعد از آن، خدا آدم(عليه السلام) را آفريد.
    اصل سخن ما درباره خلقت نورِ فاطمه(عليها السلام) است، سخن من درباره خلقت جسم او نيست. جسم او كه در اين دنياىِ خاكى آفريده شد، خدا نور او را قبل از همه چيز آفريد، آن نور، شعبه اى از نور عظمت خدا بود. آن نور، در واقع، روح فاطمه(عليها السلام) بود و همه مى دانند كه روح، از جنس خاك نيست، اين جسم است كه از خاك آفريده شده است. خدا روح او را هزاران سال قبل از خلقت آسمان ها و زمين آفريد.
    نورِ فاطمه(عليها السلام) ساليان سال (همراه با نور محمّد و على(عليهما السلام)) خدا را عبادت مى كرد، يك ميليون سال گذشت، آنگاه خدا اراده كرد و جهان هستى را آفريد و سپس آدم(عليه السلام) را خلق كرد. خدا بر بندگانش منّت نهاد و آن سه نور را به اين دنياى خاكى آورد.
    آرى! خدا دوست داشت تا بندگانش به وسيله آن سه نور هدايت شوند و به كمال برسند، براى همين آنها را به اين دنيا آورد، خدا آنان را از ملكوت خود به اين دنيا آورد تا انسان ها را هدايت كنند، آرى، آنان به اين دنيا آمدند تا راه خدا را به همه نشان دهند، آنان آمدند تا اين دنياى تاريك را با نور خود روشن كنند.
    اكنون كه روشن و آشكار شد كه منظور از "مقام نورانيّت" چيست، به اصل موضوع خود باز مى گردم، من درباره سيزده مادر سخن مى گفتم، همان كسانى كه مادر معصومين هستند، ولى در ميان اين سيزده مادر، حضرت فاطمه(عليها السلام)(دختر پيامبر) مقام نورانيّت دارد، پس جايگاه او بالاتر از دوازده مادر ديگر است، مثال "يك ماه و دوازده ستاره" مى تواند به خوبى اين مطلب را بازگو كند.

    * * *


    قبلاً گفتم كه عدد مادران معصومين، سيزده مى باشد و من در اين كتاب مى خواهم از دوازده مادر سخن بگويم، پس با اين كه مقام فاطمه(عليها السلام) (دختر پيامبر) از همه برتر است درباره آن حضرت سخن نمى گويم، زيرا در كتاب هاى قبلى خود به اين موضوع پرداخته ام.
    من واقعاً نمى دانم چگونه خدا را شكر كنم كه به من توفيق نوكرى داد و اين كتاب ها درباره حضرت فاطمه(عليها السلام) به رشته تحرير درآمد:
    1 - كتاب "نور مهتاب" درباره مقام نورانيّت آن حضرت است.
    2 - كتاب "دعاى مادرم" شرح دعاهاى آن حضرت است.
    3 - كتاب "راه مهتاب" سبك زندگى آن حضرت را بازگو مى كند.
    4 - كتاب "اشك مهتاب" شرح سخنرانى آن حضرت در مسجد پيامبر است. (شرح خطبه فدكيّه)
    5 - كتاب "فرياد مهتاب" مظلوميّت آن حضرت را بيان مى كند و شما با خواندن آن كتاب مى توانيد به اين نكته برسيد كه آن حضرت چگونه از حق دفاع كرد و جان خويش را فداى دفاع از حضرت على(عليه السلام)نمود. در اين كتاب، ظلم ها و ستم هايى كه به آن بانو شد بازگو شده است.
    6 - كتاب "حوادث فاطميه" به بررسى حوادث تاريخى مى پردازد، همان حوادثى كه باعث شد تا بعد از پيامبر، عدّه اى از منافقان حكومت را در دست بگيرند و مظلوميّت اهل بيت(عليهم السلام) را رقم بزنند.
    7 - كتاب "مهر مهتاب" به جلوه هايى از توسّل به آن حضرت پرداخته است.
    8 - كتاب "زيارت مهتاب" درباره شرح زيارت آن حضرت است.
    سخن درباره كتاب هاى ديگرى كه درباره حضرت فاطمه(عليها السلام) نوشته ام را به فرصت ديگر مى سپارم. (شما مى توانيد اين كتاب ها را در اينترنت دانلود كنيد). در اينجا اعتراف مى كنم كه هنوز قدم اوّل را هم برنداشته ام، زيرا مقام حضرت فاطمه(عليها السلام)آن قدر بلند است كه صدها كتاب هم نمى تواند اوج مقام او را بازگو كند.
    با نكاتى كه بازگو كردم روشن و آشكار شد كه هدف اين كتاب چيست، من مى خواهم از دوازده مادرى كه همچون ستاره در كنار يك مهتاب هستند سخن بگويم تا شيعيان با آنان بيشتر آشنا شوند و توسّل به آنان رونق بگيرد، براى همين است كه اين كتاب را "دوازده مادر" ناميدم.

    * * *


    من چقدر كوتاهى كردم! اكنون پشيمان هستم كه چرا زودتر اين كتاب را ننوشتم! چرا اين قدر دير به اين فكر افتادم؟ من پشيمان هستم. من متّهم هستم كه حق آنان را ادا نكرده ام...
    دوازده مادر به تاريخ، درس شرافت و آزادگى مى دهند و راه و رسم بندگى خدا را به انسان ها نشان مى دهند، راه آنان هنوز زنده است، آنان همچون رودخانه اى جارى اند، زنده اند و پويا! صد افسوس بر من كه خود را شيعه مى دانستم و اين قدر با نام و ياد آنان، بيگانه بودم و عظمت و بزرگى آنان را درك نكردم، من پشيمانم...

    * * *


    به اميد روزى كه در همه جا، نام مادران آسمانى جلوه گرى كند، من تا به حال در حسينيّه ها، امامزاده ها و حتّى در حرم ائمه(عليهم السلام) نديده ام كه نام اين مادران، روى كاشى ها نوشته شده باشد، بارها مشهد و كربلا و... رفته ام ولى اين نام ها را نديده ام.
    وقتى مى خواهيم نام آن مادران را بنويسيم چقدر خوب است كه نام حضرت فاطمه(عليها السلام) (دختر پيامبر) در وسط با خط درشت تر نوشته شود، سپس در اطراف آن به اين ترتيب دوازده نام ديگر نوشته شود: آمنه(عليها السلام)(مادر پيامبر)، فاطمه(عليها السلام)(مادرِ حضرت على(عليه السلام))، خديجه(عليها السلام) (مادرِ فاطمه زهرا(عليها السلام))، شهربانو(عليها السلام) (مادر امام سجّاد(عليه السلام))، فاطمه(عليها السلام) (مادر امام باقر(عليه السلام))، فاطمه(عليها السلام)(مادر امام صادق(عليه السلام))، حَميده(عليها السلام) (مادر حضرت كاظم(عليه السلام))، نَجمه(عليها السلام)(مادر امام رضا(عليه السلام))، ريحانه(عليها السلام) (مادر امام جواد(عليه السلام))، سَمانه(عليها السلام) (مادر امام هادى(عليه السلام))، سُوسن(عليها السلام) (مادر امام عسكرى(عليه السلام))، نرجس(عليها السلام)(مادر امام مهدى(عليه السلام)).
    چقدر زيباست كه پرچمى و پوسترى طراحى شود و نام "فاطمه" در وسط آن درشت نوشته شود، سپس نام دوازده مادر در اطراف آن، نوشته شود، چقدر زيباست كه در خانه هاى ما، ساعت ديوارى ما به اين شكل باشد: "ساعت به افق مادران اهل بيت(عليهم السلام)"، ساعتى در وسط آن، نام حضرت فاطمه(عليها السلام) باشد و در اطراف آن نام دوازده مادر ديگر!
    چقدر زيباست كه در مجالس روضه، از اين دوازده مادر ياد كنيم; از فرزندان خود بخواهيم اين نام ها را حفظ كنند و آنها را به خاطر داشته باشند، به راستى كه اين نام هاى مقدّس، مايه افتخار ما شيعيان است. به اميد روزى كه پدران و مادران نام دختران خود را از ميان اين نام هاى مقدّس برگزينند و ما در جامعه خود دختران زيادى داشته باشيم كه همنام يكى از اين مادران باشند.
    اگر به نام اين مادران دقّت كنيم مى بينم نام دختر پيامبر و نام مادر حضرت على(عليه السلام) و نام مادر امام باقر(عليه السلام) و همچنين نام مادرِ امام صادق(عليه السلام)نيز فاطمه است، پس اگر بخواهيم نام مادران را به صورت خلاصه بازگو كنيم هشت نام خواهيم داشت: "فاطمه، آمنه، خديجه، شهربانو، حَميده، نجمه، ريحانه، سَمانه، سوسن، نرجس".
    بياييم كارى كنيم كه اين هشت نام در جامعه رونق بگيرد، اگر خدا به شما دخترى داد نام او را يكى از اين نام هاى مقدّس بگذار...

    * * *


    من تصميم گرفته ام كه اين كتاب، خيلى طولانى نشود تا جوانان به مطالعه آن رغبت كنند پس سخن را مختصر بازگو خواهم كرد. اكنون ديگر وقت آن است تا سخن خود را درباره اين دوازده مادر شروع كنم:















کتاب با موضوع مادران معصومین


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳: از كتاب دوازده مادر نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن