کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل سه

      فصل سه


    نمى دانم تا به حال به سفر مكّه رفته اى يا نه؟
    اگر تا كنون به اين سفر سراسر معنوى نرفته اى، اميدوارم خداوند به زودى توفيقت دهد تا به زيارت خانه خدا بروى.
    به هر حال سفر به مكّه در زمانِ شما بسيار آسان شده است زيرا شما سوار بر هواپيما مى شويد و بعد از چند ساعت خود را به سرزمين حجاز مى رسانيد امّا در زمانى كه من زندگى مى كردم سفر حج با سختى هاى بسيار زيادى همراه بود، بيابان هاى خشك و بى آب و علف عربستان و همچنين حمله راهزنان باعث مى شد كه عدّه اى از حاجيان در مسير راه جان به جان آفرين تسليم كنند.
    به هر حال من با توجّه به همه اين مشكلات، از شهر خودم، كوفه به عشق زيارت خانه خدا حركت كردم.
    در بيابان گر به شوق كعبه خواهى زد قدم
    سرزنش ها گر كند خار مغيلان غم مخور
    و به راستى كه خداوند چه جاذبه اى در خانه خود قرار داده است كه اين چنين دل ها را بى قرار كرده است.
    شكر خدا من به موقع، به مكّه رسيدم و توانستم اعمال حج را انجام دهم.
    بعد از پايان اعمال حج، تصميم گرفتم به شهر مدينه بروم و قبر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) را زيارت نموده و ديدارى با امام صادق(عليه السلام) داشته باشم زيرا من از شيعيان آن حضرت بودم و مدّت ها بود كه آرزو داشتم آن امام زيبايى ها را از نزديك ببينم.
    آرام آرام به شهر مدينه نزديك مى شدم، عطر حضور يار را احساس مى كردم و اشك از چشمانم جارى بود.
    بعد از زيارت حرم رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به سوى خانه امام خويش حركت نموده و وارد خانه شدم.
    چون رو به روى امام واقع شدم، سلام عرضه داشتم و در گوشه اى نشستم، احساس عجيبى داشتم در مقابل دريايى از مهربانى و بزرگى خود را ذرّه اى ناچيز يافتم.
    به صورت نورانى امام خويش چشم دوخته و منتظر بودم تا فرصتى پيش آيد تا با آن حضرت سخن بگويم.
    در اين ميان امام نگاهى به من كرد و از من علّت حضور در مدينه را پرسيد. من گفتم: فدايت شوم! براى سفر حج به مكّه آمدم و قبل از بازگشت به كوفه، به مدينه آمدم.
    امام دعا كردند كه خدا حجّ مرا قبول كند.
    بعد از آن امام فرمودند: آيا مى دانى كه خداوند براى حاجى چه ثوابى قرار داده است؟
    در جواب گفتم: نمى دانم.
    امام فرمودند: وقتى بنده اى به گرد خانه خدا طواف كند و دو ركعت نماز طواف را بخواند و بين صفا و مروه سعى كند، خداوند براى او شش هزار ثواب مى نويسد و شش هزار گناه او را مى بخشد و مقام او را شش هزار مرتبه بالا مى برد.
    من از شنيدن سخن امام صادق(عليه السلام) خيلى تعجّب كردم، آخر چگونه مى شود به خاطر يك طواف، خداوند اين همه ثواب به بنده خود بدهد.
    براى همين رو به امام خود نموده و گفتم: اين ثواب بسيار زيادى است!
    امام وقتى اين سخن مرا شنيد به من فرمود: آيا مى خواهى كارى رابه تو ياد دهم كه ثواب آن از طواف هم بيشتر باشد؟
    گفتم: بله.
    امام فرمود: كمك نمودن به برادر مؤمن و برآورده كردن حاجت او، نزد خدا بالاتر از ده حج مى باشد.
    اين جا بود كه به فكر فرو رفتم و پيش خود تصوّر كردم كه اگر من در شهر كوفه مشكلى از برادر مؤمن خود برطرف مى كردم، قرض قرض دارى را مى دادم يا اسباب ازدواج يك جوان را فراهم مى كردم خداوند ده برابر اين سفر حج، به من ثواب مى داد.[5]


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳: از كتاب راز خوشنودى خدا نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن