کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۹

     ۹


    يك روز امام حسن عسكرى(عليه السلام)درباره روزگار غيبت سخن گفتند و به فتنه هايى كه جامعه را فرا مى گيرد اشاره كردند، يكى از ياران آن حضرت پرسيد: "چه كسانى از آن فتنه ها نجات پيدا مى كنند؟"، امام چنين پاسخ داد: "فقط كسانى از آن فتنه ها نجات پيدا مى كنند كه بر اعتقاد به امامت مهدى ثابت بمانند و خدا به آنان توفيق بدهد كه براى ظهور دعا كنند".
    آرى، اين حديث به ما گوشزد مى كند كه دعا براى ظهور مهدى(عليه السلام)چيزى است كه خدا توفيق آن را مى دهد، بايد لطف خدا شامل حال ما شود، وگرنه شيطان در كمين است و ما را به هر چيزى مشغول مى كند و نمى گذارد ما براى ظهور مولاى خود دعا كنيم، هر گاه كه نسيم رحمت بوزد و ما را از خواب غفلت بيدار كند دعا براى ظهور بر زبان ما جارى مى شود.

    * * *


    ما بايد با خدا آشتى كنيم و از او بخواهيم تا تقصير ما را ببخشد، ما دچار يك غفلت تاريخى شده ايم، به امور مهم و خوب بسنده كرده ايم و از امر مهم تر كه دعا براى ظهور است غافل شده ايم، چقدر هيأت ها را ديده ايم كه نزديك به يك ساعت براى امام حسين(عليه السلام)سينه مى زنند (كه كارى خوب و عالى است) امّا در آخر جلسه فقط به يك دعا براى ظهور اكتفا مى كنند، تازه آن دعا هم با بى توجّهى همراه است، چگونه است كه يك ساعت سينه زنى خستگى نمى آورد امّا اگر بخواهيم مثلاً ده دقيقه براى ظهور آقاى خود دعا كنيم، عدّه اى مى گويند: "جمعيّت خسته مى شود"، روشن و آشكار است كه شيطان به دعاى ظهور بسيار حسّاس است، او هر كارى مى كند تا مبادا شيعيان همگى با دل هاى متّحد، دست به دعا بردارند و ظهور مولا را بخواهند. تجربه نشان داده است اگر جمعى هم پيدا بشوند كه دغدغه دعاى ظهور را داشته باشند، شيطان به ميدان مى آيد و ميان آنان به اندك بهانه اى اختلاف مى اندازد، كسانى كه مى خواهند براى ظهور دعا كنند بايد بسيار هشيار باشند، بايد بدانند كه مى خواهند مستقيم با خود شيطان وارد مبارزه شوند، پس هر چيزى را كه باعث مى شود شيطان بهانه پيدا كند بايد كنار بگذارند، هر كس كه مى خواهد در مسير دعاى ظهور باشد بايد تواضع بسيار زيادى داشته باشد، او بايد فروتن باشد، اگر فروتنى او كم باشد، شيطان بهانه اى پيدا مى كند و اختلاف ايجاد مى كند.

    * * *


    ما بايد از اين تقصير خود توبه كنيم و به سوى خدا بازگرديم، اين جملات دعاى كميل چقدر زيبا زبان حال ما را بازگو مى كند: "وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً نَادِماً..."، "خدايا! ما به درگاه تو آمده ايم بعد از آن كه مقصّر هستيم و بر خود ظلم كرده ايم، ما مولاى خود را از ياد برديم و گرفتارى هاى ما از آنجا شروع شد، اكنون به سوى تو باز مى گرديم در حالى كه پشيمان و سرافكنده هستيم، پس تو به اين بيچارگى ما رحم كن".

    * * *


    ما بايد به آنجا برسيم كه براى گرفتارىِ خود گريه كنيم و ضجّه بزنيم، اگر اهل معرفت شويم ديگر به زندگى در روزگار غيبت، راضى نمى شويم، شايد ديگران به ما نگاه كنند و بگويند: شما كه زندگى خوبى داريد، پس چرا اين قدر ناله مى كنيد؟ چرا ضجّه مى زنيد؟ آنان نمى دانند كه ما براى حالِ بد خود گريه مى كنيم، ما زندگى بدون امام را چيزى جز مردگى نمى دانيم، ما مى خواهيم آقاى ما به نزد ما بازگردد، ما به حال خود گريه مى كنيم و اشك مى ريزيم...

    * * *


    وقتى بلا و گرفتارى ها زياد مى شود، چه بسا دل انسان غرق غم و اندوه مى شود و ديگر حال دعا را هم ندارد، اينجاست كه شيطان به ميدان مى آيد و تلاش مى كند انسان را به سوى نااميدى ببرد، پس در اين لحظه هاست كه بايد فرياد برآورد: "اى خدا! ما جز تو اميدى نداريم، به تو دل بسته ايم، فقير و بيچاره ايم، ما را به حال خود رها نكن، دعاى ما را بشنو و فريادرس ما را به فرياد ما برسان، مولاى ما را بازگردان كه ما از خطاهاى خود توبه كرديم و به سوى تو بازگشته ايم!".
    آرى، بايد بارها به خود يادآورى كنيم كه مقصّر خدا نيست كه امام ما غائب است، مشكل از طرف خدا نيست، اين تهديد دشمنان و سپس كوتاهى ماست كه باعث شده است ظهور عقب بيفتد، آرى، ما كوتاهى كرديم و در غفلتى هزار ساله گرفتار آمديم، به امور مهم مشغول شديم و امر مهم تر را از ياد برديم.
    سال هاى سال است كه آقاى ما، آواره بيابان ها است امّا به اين موضوع اصلاً فكر نكرده ايم كه چرا غيبت اين قدر طول كشيد، روزگار غيبت براى ما عادى شد و اين گونه در حق آقاى خود كوتاهى كرديم.
    اكنون وقت آن است كه فرياد برآوريم و هر كدام از ما به درگاه خدا عرضه بداريم: "سُبحانَكَ اِنّى كُنتُ مِنَ الظالِمين"، "خدايا! تو از هر عيب به دور هستى، اين من هستم كه ظلم كردم و ستم نمودم...".
    اگر ما به اين آگاهى برسيم كه هر كداممان به اندازه خود، مقصّر هستيم زيرا در حق مولاى خود كوتاهى كرديم، ديگر استجابت دعاى ما خيلى نزديك مى شود، اين وعده خداست و خدا هرگز در وعده اش تخلّف نمى كند. ما بايد به اين باور برسيم كه خدا بخل ندارد، اگر ما همه از سويداى دل دعا كنيم و بازگشت مولاى خود را بخواهيم و بر خطاى خود اعتراف كنيم، خدا به وعده اش عمل مى كند.
    به اين نكته اى كه گفتم خيلى دقّت كن، من عدّه اى را ديدم كه سال ها براى ظهور دعا مى كردند ولى خود را طلبكار مى دانستند، به گونه اى دعا مى كردند كه گويى آنها گل سرسبد جهان هستند و اين خدا است كه در حق آنان كوتاهى مى كند، اگر ما اين گونه دعا كنيم راه به جايى نمى بريم، ما بايد خود را مقصّر بدانيم و مشكل را از طرف خود بدانيم، بايد براى ظهور، تضرّع كنيم، اين رمز استجابت دعاى ظهور است.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸: از كتاب وقت رهایی نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن