کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ۱۶

     ۱۶


    صبح روز عاشورا است، مردم ديشب در حسينيّه ها مشغول عزادارى بوده اند، در اول صبح، كوچه ها خلوت است، مراسم عزادارى امروز چند ساعت ديگر آغاز مى شود، من در شهر قم هستم در كوچه اى كه خانه آيت الله سيد محمد رضا گلپايگانى در آنجاست. مى بينم كه عده اى به صورت گروه هاى چهار يا پنج نفره به سوى خانه اين مرجع تقليد مى روند، بچّه هاى كوچك هم همراه آنها هستند، گويا آنان فرزندان آيت الله هستند كه همراه با خانواده خود به خانه ايشان مى روند.
    ممكن است براى كسى اين سوال پيش آيد: امروز روز عاشورا است، روز مناسبى براى ديد و بازديد نيست، چرا آنها امروز را براى اين كار برگزيده اند؟ ماجرا چيست؟ معما چون حلّ شود، آسان شود.
    وقتى همه پسرها، دامادها، دخترها، عروس ها و نوه ها جمع شدند، آيت الله كه در كهولت سن است با زحمت از جا برمى خيزد و عبا و عمامه اش را مى پوشد و بر روى صندلى مى نشيند و مجلس روضه آغاز مى شود و او براى امام حسين(عليه السلام)روضه مى خواند، او آرام آرام مانند شمع مى سوزد و اشك مى ريزد و ديگران هم گريه مى كنند، چه مجلس با صفايى شده است...
    در پايان روضه او دست به دعا برمى دارد، ابتدا براى ظهور امام زمان دعا مى كند و از خدا مى خواهد به احترام امام حسين(عليه السلام) به همه عاقبت به خيرى عطا كند، سپس رو به عزيزانش مى كند و مى گويد: "دعا كنيد كه خدا اسم مرا هم جزء روضه خوان هاى امام حسين(عليه السلام) بنويسد".
    وقتى اين سخن را مى شنوى متوجه مى شوى كه چرا آيت الله، اول صبح روز عاشورا، عزيزانش را به خانه دعوت كرده است، سال هاى سال است كه او روزهاى عاشورا چنين برنامه اى دارد، آروزى اين مرجع بزرگ تقليد اين است كه او را هم "روضه خوان" حساب كنند...


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۶: از كتاب راز روضه نوشته مهدي خداميان آراني هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن