فصل هفده
موسى(عليه السلام) در فكر بود كه چقدر خوب بود اگر او مى توانست يك سال تمام، روزه بگيرد و همه شب هاى آن را به نماز مشغول باشد.
اين عبادت، آرزوى موسى(عليه السلام) بود. او مى خواست تا حقّ عبادت تو را به جا آورد و فكر مى كرد اين طورى مى تواند اين كار را انجام بدهد.
تو هم كه از راز دل او با خبر بودى، براى همين با او اين چنين سخن گفتى:
ــ اى موسى! آيا مى دانى كدام كار ثوابش از يك سال عبادت بيشتر است؟ يك سال عبادتى كه روزها روزه بگيرى و شب ها تا صبح نماز بخوانى.
ــ نه! نمى دانم.
ــ آيا تا به حال كسى را ديده اى كه گناه زيادى انجام داده باشد و با من قهر كرده باشد؟
ــ آرى! من افرادى را مى شناسم كه با تو قهر كرده اند.
ــ اگر تو او را با من آشتى بدهى و او را به درِ خانه من باز گردانى، بدان كه اين كار تو از يك سال عبادت بهتر است.*P*19