کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل چهار

      فصل چهار


    دلم گرفته است و نمى دانم چه كنم؟
    چقدر از گناهان خود توبه كنم و دوباره به گناه آلوده شوم؟
    عمرم را در دورى از تو تباه نمودم و اكنون بار گناه بر دوشم سنگينى مى كند.
    بيچاره اى هستم كه به تو پناه آورده ام و كسى را جز تو ندارم.
    من همچنان منتظر بخشش تو مى مانم و هرگز از رحمتت نااميد نمى شوم.
    من آن بنده گنهكارم كه شرمنده روى تو گشتم.
    نمى دانم آيا ديگر پيش تو آبرويى دارم يا نه.[38]




    خداى من !

    يادم نرفته است كه تو توبه پدرم حضرت آدم(عليه السلام) را قبول كردى!
    و گناه او را بخشيدى و او را از دوستان خود قرار دادى!
    اى كسى كه گناه پدرم را بخشيدى، گناه فرزند او را هم ببخش!
    اكنون كه شيطان وسوسه ام مى كند و دشمن قسم خورده من است و تلاش مى كند مرا از تو دور كند، تو مرا يارى كن كه فقط با كمك تو مى توانم از شرّ دشمنم نجات پيدا كنم.
    تو كارى كن كه همواره بندگيت در كامم شيرين باشد
    و قلبم مملو از عشق تو باشد تا ديگر فريب شيطان را نخورم![39]





    خداى من !

    تو در قلبم ياد خود را الهام كردى، مرا به دعا كردن تشويق نمودى، دعوتم كردى تا صدايت بزنم و با تو سخن بگويم.
    به درِ خانه ات آمده ام در حالى كه جز زيبايى از تو انتظار ندارم!
    آرى، با هزاران اميد به درِ خانه ات آمده ام و با تو خلوت كرده ام.
    من با آرزويى بس بزرگ به سويت آمدم!
    معصيت تو كردم امّا اميد دارم كه مرا ببخشايى!
    پس نااميدم مكن كه جز تو اميدى ندارم.
    اى كسى كه هرگز اميدواران به خودش را نااميد نمى كند![40]





    خداى من !

    مگر عفو و بخشش از ويژگى هاى تو نيست!
    چگونه تو را صدا نزنم و به بخشش تو دل نبندم، حال آنكه از تو جز مهربانى نديدم.
    من همان بنده اى هستم كه دل از اميد به تو بر نكندم با اين كه گناهكارم!
    خودت بگو، گناهانم زيادتر است يا عفو و بخشش تو؟
    با آن بخشش هاى بزرگت، گناهان بزرگ مرا ببخش!
    تو همه را به سوى مهربانى خود دعوت كردى!
    من آمده ام تا آن مهربانى تو را جويا شوم.
    آيا مرا از آن محروم مى كنى؟[41]




    خداى من !

    گناهان من هرگز نمى توانند از خوبى تو كم كنند!
    از تو مى خواهم آن گونه با من برخورد كنى كه خود شايسته آن هستى زيرا مى دانم كه تو بخشنده و مهربانى.[42]
    اكنون كه گناهانم زياد است به دو چيز فكر مى كنم:
    اوّل اينكه تو چقدر از عذاب كردن من بى نياز هستى!
    دوّم اينكه من چقدر به عفو و بخشش تو نيازمند هستم!
    به خودت قسم كه بخشش گناهان من بر تو بسيار آسان است،
    اى كسى كه گناهان بندگانت به تو ضررى نمى زند![43]





    خداى من !

    تو خود مرا به مهربان بودن دستور دادى،
    آيا مى شود، تو فراموش كنى با من مهربان باشى؟
    اگر گرفتار طوفان نااميدى شوم، تمام وجودم نابود مى شود، امّا در سايه مهربانيت، زنده مى شوم!
    پس نسيم مهربانيت را براى روح من بفرست تا بهارى شوم و دوباره زنده لطف تو گردم.
    تو كه اشك چشم مرا مى بينى كه به درگاهت فرو مى ريزد!
    چگونه باور كنم كه اشك چشمم را ببينى و باز دلم را بشكنى و جوابم را ندهى؟[44]




    خداى من !

    اگر راه زندگى خويش را گم كردم و به بيراهه رفتم، اكنون به تو پناه مى آورم كه تو پناه من هستى!
    اگر ديروز به سوى نافرمانى تو گام برداشتم، امروز با سخن گفتن با تو در راه خوشبختى گام برمى دارم!
    اگر توشه ام براى پيمودن مسيرى كه مرا به تو مى رساند، كم است امّا اميد به لطف تو دارم، چرا كه هر كس به سوى تو بيايد در آغوش لطف خويش قرارش مى دهى![45]
    پس بار ديگر به من مهربانى كن و مرا قبول كن!
    اى مونس لحظه هاى تنهايى ام! و اى پناه قلب خسته ام![46]




    خداى من !

    تو تمام لذّت هاى دنيا را اين گونه خلق كرده اى كه چون به آنها برسم از آنها دلزده مى شوم.
    امّا فقط يك لذّت را از اين قانون استثنا كرده اى و آن هم لذّت با تو بودن است!
    هر بار كه با تو مناجات مى كنم، تو را بيشتر مى خواهم، هيچ كس از با تو بودن سير نمى شود.
    چرا كه زيبايى تو بى انتها است; خوبى و مهربانيت اندازه ندارد!
    لذّت دائمى ياد خود را به كام اين بنده شرمنده و اميدوارت بچشان.[47]





    خداى من !

    مگر تو نبودى كه مرا از نااميدى برحذر داشتى و فرمودى:
    "اى بندگان گهنكارم! از رحمت من نااميد نشويد كه خدا همه گناهان را مى بخشد".[48]
    پس چگونه تصوّر كنم كه مرا نااميد كنى؟
    چرا جواب مرا نمى دهى؟
    نكند كه گناهانم مانع مى شوند تا صداى من به تو برسد؟
    اگر گناه نمى گذارد كه دعايم مستجاب شود، خوب مى دانم كه هيچ چيز نمى تواند بين من و عفو تو فاصله بياندازد.[49]






نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴: از كتاب خداى قلب من نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن