کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل دو

      فصل دو


    الْحَمْدُ للهِِ الَّذِي عَلاَ فِي تَوَحُّدِهِ، وَ دَنَا فِي تَفَرُّدِهِ، وَ جَلَّ فِي سُلْطَانِهِ، وَ عَظُمَ فِي أَرْكَانِهِ، وَ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْء عِلْماً وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ، وَ قَهَرَ جَمِيعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهَانِهِ. مَجِيداً لَمْ يَزَلْ مَحْمُوداً لاَ يَزَالُ.
    سخن خود را با ياد خدا آغاز مى كنى، او را ستايش مى كنى كه همه خوبى ها و زيبايى ها از اوست، او يگانه است، مقامى بس بزرگ دارد، به من ياد آورى مى كنى كه خدا به بندگان خود نزديك است، جهان را با اين عظمت آفريد و به همه چيز آگاهى دارد، قدرت او بى پايان است، جز خوبى و زيبايى از او سر نزده است و همواره شايسته ستايش بوده است.
    بَارِئُ الْمَسْمُوكَاتِ وَ دَاحِي الْمَدْحُوَّاتِ وَ جَبَّارُ الأرَضِينَ وَ السَّمَاوَاتِ. قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلاَئِكَةِ وَ الرُّوحِ. مُتَفَضِّلٌ عَلَى جَمِيعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلَى جَمِيعِ مَنْ أنْشَأهُ، يَلْحَظُ كُلَّ عَيْن وَ الْعُيُونُ لاَ تَرَاهُ، كَرِيمٌ حَلِيمٌ ذُو أَنَاة. قَدْ وَسِعَ كُلَّ شَيْء رَحْمَتُهُ، وَ مَنَّ عَلَيْهِمْ بِنِعْمَتِهِ، لاَ يَعْجَلُ بِانْتِقَامِهِ، وَ لاَ يُبَادِرُ إِلَيْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذَابِهِ.
    او آسمان ها و زمين را آفريده است و بر آن ها حكم فرمايى مى كند، به امر اوست كه خورشيد طلوع مى كند و باران مى بارد، خدا از هر عيب و نقصى به دور است، او خداىِ فرشتگان است. او به همه آفريده هايش مهربانى مى كند، او همه را مى بيند اگر چه خودش ديده نمى شود، او برتر از آن است كه با چشم ديده شود، او هم مهربان است و هم بردبار، سايه مهربانى خود را بر همه چيز افكنده است و با نعمت هايش بر همه منّت نهاده است.
    كسانى كه نافرمانى او را كنند به عذاب گرفتار مى شوند ولى خدا در عذاب كردن گنهكاران عجله نمى كند، به آنان فرصت مى دهد شايد توبه كنند.
    قَدْ فَهِمَ السَّرَائِرَ، وَ عَلِمَ الضَّمَائِرَ، وَ لَمْ تَخْفَ عَلَيْهِ الْمَكْنُونَاتُ، وَ لاَ اشْتَبَهَتْ عَلَيْهِ الْخَفِيَّاتُ. لَهُ الاِْحَاطَةُ بِكُلِّ شَيْء، وَ الْغَلَبَةُ عَلَى كُلِّ شَيْء، وَ الْقُوَّةُ فِي كُلِّ شَيْء، وَ الْقُدْرَةُ عَلَى كُلِّ شَيْء، وَ لَيْسَ مِثْلُهُ شَيْئاً، وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّيْءِ حِينَ لاَ شَيْءَ. دَائِمٌ قَائِمٌ بِالْقِسْطِ. لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ.
    خدا از همه چيز باخبر است، هيچ چيز از او پنهان نيست، از راز دلِ همه، آگاهى دارد. او به همه چيز قدرت دارد، مثل و مانند ندارد، بى همتاست. او همه چيز را آفريده است ولى خودش آفريده نشده است. هرگز از بين نمى رود، هميشه بوده است و براى هميشه خواهد بود، او هرگز به بندگانش ظلم نمى كند، خدايى جز او نيست، او قدرتمند است و همه كارهاى او از روى حكمت است.
    جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الاَْبْصَارُ، وَ هُوَ يُدْرِكُ الاَْبْصارَ، وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ. لاَ يَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعَايَنَة، وَ لاَ يَجِدُ أَحَدٌ كَيْفَ هُوَ مِنْ سِرّ وَ عَلاَنِيَة، إِلاَّ بِمَا دَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلَى نَفْسِهِ. وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ اللهُ الَّذِي مَلاََ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَ الَّذِي يَغْشَى الاَْبَدَ نُورُهُ، وَ الَّذِي يُنَفِّذُ أَمْرَهُ بِلاَ مُشَاوَرَةِ مُشِير، وَ لاَ مَعَهُ شَرِيكٌ فِي تَقْدِير، وَ لاَ تَفَاوُت فِي تَدْبِير.
    خدا بالاتر از آن است كه چشمى او را ببيند، ولى او همه را مى بيند، او هرگز در فكر و خيال نمى گنجد، به همه چيز آگاهى دارد. هيچ كس نمى تواند او را ببيند و وصف او را بنمايد، هيچ كس نمى داند او چگونه است، او خودش را در قرآن معرفى كرده است، ما مى توانيم درباره او، آن طور كه در قرآن آمده است سخن بگوييم.
    او خدايى است كه هميشه از بدى ها و عيب ها به دور بوده است، او هميشه بوده است و هرگز در كارهايش نياز به راهنمايى ديگران نداشته است و در برنامه هايى كه براى جهان دارد، هيچ شريكى ندارد و در اداره كارها دچار اختلاف نظر نمى شود.
    صَوَّرَ مَا أَبْدَعَ عَلَى غَيْرِ مِثَال، وَ خَلَقَ مَا خَلَقَ بِلاَ مَعُونَة مِنْ أَحَد وَ لاَ تَكَلُّف وَ لاَ احْتِيَال. أَنْشَأَهَا فَكَانَتْ، وَ بَرَأَهَا فَبَانَتْ، فَهُوَ اللهُ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ، الْمُتْقِنُ الصَّنْعَةِ، الْحَسَنُ الصَّنِيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذِي لاَ يَجُورُ، وَ الاَْكْرَمُ الَّذِي تَرْجِعُ إِلَيْهِ الاُْمُورُ. وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ الَّذِي تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْء لِقُدرَتِهِ، وَ خَضَعَ كُلُّ شَيْء لِهَيْبَتِهِ.
    او جهان را آفريد بدون آن كه قبلاً نمونه و الگويى داشته باشد، او در آفريدن جهان از هيچ كس كمكى نگرفت، آفرينش براى او هيچ زحمتى ندارد و در اين كار هرگز به بن بست نمى رسد كه نياز به راه حل پيدا كند! قبل از اين كه او آفريده ها را بيافريند، آنها وجودى نداشتند، اين خدا بود كه به آنان، نعمتِ وجود داد.
    فقط او شايسته پرستش است، او جهان را محكم و استوار آفريد و آفريده هايش نيكو و زيباست. او هرگز ظلم و ستم نمى كند، گناهان را مى بخشد و همه چيز به سوى لطف و مهربانى او باز مى گردد. همه چيز در برابر قدرت او، ناتوان است.
    مَلِكُ الاَْمْلاَكِ، وَ مُفَلِّكُ الاَْفْلاَكِ، وَ مُسَخِّرُ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ، كُلٌّ يَجْرِي لاَِجَل مُسَمًّى، يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ، وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْلِ، يَطْلُبُهُ حَثِيثاً. قَاصِمُ كُلِّ جَبَّار عَنِيد، وَ مُهْلِكُ كُلِّ شَيْطَان مَرِيد. لَمْ يَكُنْ مَعَهُ ضِدٌّ وَ لاَ نِدٌّ، أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ. إِلَهٌ وَاحِدٌ وَ رَبٌّ مَاجِدٌ.
    او سرآمد همه قدرت ها است، اوست كه كهكشان ها را مى گرداند و ماه و خورشيد به دست قدرت او مى چرخند. تا زمانى كه او اراده كند چرخش ماه و خورشيد ادامه پيدا مى كند، اوست كه فرمان مى دهد و شب و روز، به سرعت به دنبال يكديگر مى آيند و مى روند.
    هر وقت اراده كند هر ستمكار لجبازى را نابود مى كند و هر شيطان نافرمانى را هلاك مى كند. هيچ چيز نمى تواند با اراده او مخالفت كند، براى او همتايى نيست، او يكتا و بى نياز است. از كسى زاييده نشده است و نه كسى را مى زايد، مثل و مانندى ندارد، او يگانه و با عظمت است.
    يَشَاءُ فَيُمْضِي، وَ يُرِيدُ فَيَقْضِي، وَ يَعْلَمُ فَيُحْصِي، وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي، وَ يُفْقِرُ وَ يُغْنِي، وَ يُضْحِكُ وَ يُبْكِي، وَ يَمْنَعُ وَ يُعْطِي. لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ. يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ، وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ، لا إلَهَ إلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ.
    اگر چيزى را بخواهد، آن را حتمى مى كند، اگر اراده نمايد، آن را انجام مى دهد; و هرچه را مى داند مى تواند آن را شمارش كند. اوست كه مى ميراند و زنده مى كند; فقير مى كند و بى نياز مى سازد; گاهى مى خنداند، گاهى مى گرياند; گاهى عطا مى كند، گاهى دريغ مى كند. حكمرانى جهان از آنِ اوست; حمد و سپاس، شايسته اوست; خير و نيكى هم به دست اوست. او به هر كارى تواناست. شب و روز را مى آورد و مى برد، هيچ خدايى جز او نيست; همان خدايى كه بزرگوار است و گناه بندگانش را مى بخشد.
    مُجِيبُ الدُّعَاءِ، وَ مُجْزِلُ الْعَطَاءِ، مُحْصِي الاَْنْفَاسِ، وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ. لاَ يُشْكِلُ عَلَيْهِ شَيْءٌ، وَ لاَ يُضْجِرُهُ صُرَاخُ الْمُسْتَصْرِخِينَ، وَ لاَ يُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ، الْعَاصِمُ لِلصَّالِحِينَ، وَ الْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحِينَ، وَ مَوْلَى الْعَالَمِينَ. الَّذِي اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ، أَنْ يَشْكُرَهُ وَ يَحْمَدَهُ.
    او دعاى بندگان را مى شنود و حاجت آنان را روا مى كند، بخشش هاى فراوان دارد، او شماره نَفَس ها را مى داند، او پروردگار جنّ و بشر است. هيچ چيز بر او مشكل و پيچيده نيست.
    فرياد دادخواهان، او را به ستوه نمى آورد و اصرار آنها، او را خسته نمى كند. او همان خدايى است كه از بندگان خوب خود، محافظت مى كند و به رستگاران توفيق انجام كار خير مى دهد و پروردگار جهانيان است و سزاوار و شايسته است كه آفريده ها او را شكر و سپاس گويند.
    * * *
    آقاى من! از تو ممنونم! چقدر اين سخنان تو به من آرامش داد، اين سخنان، سراسر نور است. من اكنون خدا را بهتر مى شناسم، ديگر به سخنان آنان كه از حقيقت فاصله گرفته اند گوش نمى كنم. كسانى را مى شناسم كه خود را مسلمان مى دانند ولى درباره خدا اين گونه كفرآميز سخن مى گويند:
    1 - "خدا شب هاى جمعه به شكل جوانى زيبا به پشت بام ها مى آيد، خدا را مى توان در خواب ديد و او را در آغوش گرفت".
    2 - "گاهى وقت ها خدا مريض مى شود".
    3 - "وقتى خدا جهان را آفريد به پشت خوابيد و پاى خود را روى پاى ديگرش انداخت".
    4 - "خدا روى تختى مى نشيند و چهار فرشته خدا را جا به جا مى كنند".
    آرى، اين خدايى است كه وهابيّت به آن باور دارد!!!
    من ديگر هرگز به اين سخنان توجهى نمى كنم، خداى من آن خدايى است كه تو درباره او سخن گفتى، خدايى كه هرگز با چشم ديده نمى شود، مثل و مانند ندارد، او بالاتر از آن است كه به وصف درآيد، از همه ويژگى هايى كه آفريده ها دارند به دور است.
    * * *
    آقاى من! براى ما از "توحيد" سخن گفتى چرا كه اگر باور به خدا نباشد، پيروى از تو و جانشين تو معنايى ندارد، ما از تو پيروى مى كنيم چون به "خدا" باور داريم.
    راز اطاعت ما از تو، اعتقاد به "توحيد" است، اعتقاد به خدايى كه تو فرستاده او هستى، خدايى كه براى هدايت ما برنامه دارد، او جهان را به حال خود رها نكرده است، نظام هستى را اداره مى كند، همه چيز در دست قدرت اوست.
    به راستى كه من چقدر نيازمندم كه بارها اين سخنان تو را بخوانم و با خداى مهربان خويش بهتر آشنا شوم!


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲: از كتاب چشمه جاويد نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن