کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل يازده

      فصل يازده



    مناسب مى بينم كه در اينجا به چهار نكته مهم اشاره كنم:

    * نكته اوّل
    شيخ طوسى سند اين زيارت نامه را در تهذيب الاحكام جلد 6 صفحه 10 اين گونه ذكر مى كند: "عن مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ وَهْبَانَ الْبَصْرِىِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّد الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ السَّيْرَافِىُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ الْوَلِيدِ بْنِ الْعَبَّاسِ الْمَنْصُورِىُّ قَالَ حَدَّثَنَا اِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ مُحَمَّد الْعُرَيْضِىُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَر...".
    لازم به ذكر است كه منظور از ابوجعفر در اينجا، امام جواد(عليه السلام) مى باشد.
    دو نفر اوّل سند از بزرگان و ثقات مى باشند:

    1 - محمّد بن أحمد بن داود قمى
    نجاشى درباره او چنين مى گويد: "أبو الحسن شيخ هذه الطائفة و عالمها و شيخ القميين فى وقته و فقيههم": رجال النجاشى ص 384، (همچنين مراجعه كنيد: خلاصة الاقوال ص 267، نقد الرجال ج 4 ص 118، جامع الرواة ج 2 ص 61، معجم رجال الحديث ج 15 ص 345).

    2 - محمّد بن وهبان بن محمّد بصرى
    نجاشى درباره او چنين مى گويد: "ساكن البصرة ثقة من أصحابنا واضح الرواية قليل التخليط": رجال النجاشى ص 396. (همچنين مراجعه كنيد: رجال ابن داود ص 185، نقد الرجال ج 4 ص 342، معجم رجال الحديث ج 9 ص 268).
    وقتى دو نفر آخر سند را بررسى مى كنيم، درباره آنان، هيچ مدح و ذمى در كتب رجالى نمى يابيم، به همين جهت مرحوم محمّد تقى مجلسى (مشهور به مجلسى اوّل) در كتاب روضة المتقين ج 5 ص 343 از سند اين زيارت نامه به عنوان "حديث قوى" ياد مى كند. عبارت او چنين است: "روى الشيخ الطوسى فى القوى...". منظور او از "الشيخ" در اينجا، شيخ طوسى مى باشد كه در كتاب تهذيب الاحكام اين حديث را نقل كرده است.
    حديث قوى به حديثى مى گويند كه روايان آن شيعه و از اماميه باشند، امّا هيچ مدح و ذمى درباره آن ها ذكر نشده باشد. (مراجعه كنيد: المهذّب البارع ج 1 ص 66، مدارك الاحكام ج 8 ص 479، ذكرى الشيعة ج 1 ص 48).

    * نكته دوم
    در قسمت سوم زيارت نامه اين جمله آمده است: "إلاّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا...".
    در اينجا دو نكته وجود دارد:
    در يك نسخه از كتاب تهذيب الاحكام (همچنين در كتاب الوافى للفيض الكاشانى ج 14 ص 1370 و الحدائق الناضره ج 17 ص 428 به نقل از تهذيب الاحكام) بين كلمه "لَهُما" و "لِنُبَشِّرَ" اين كلمه اضافه شده است: "بِالْبُشْرَى".
    بر اين اساس قسمت سوم زيارت نامه چنين مى شود: " إلاّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَى لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا...".
    ولى در مصباح المتهجد ص 711 كلمه "بالبشرى" ذكر نشده است، همچنين در نسخه هاى زير از كتاب تهذيب الاحكام اين كلمه ذكر نشده است:
    الف - نسخه صاحب كتاب جواهر الكلام ج 20 ص 86.
    ب - نسخه شيخ حُرّ عاملى در وسائل الشيعه ج 14 ص 347.
    ج - نسخه مجلسى اوّل در كتاب لوامع صاحبقرانى ج 8 ص 510.
    د - نسخه مجلسى اوّل در روضة المتقين ج 5 ص 343.
    هـ - نسخه مجلسى دوم در بحار الانوار ج 97 ص 194.
    ما نسخه هاى پنج گانه تهذيب و نسخه مصباح المتهجد را بر نسخه ديگر برترى مى دهيم.

    * نكته سوم
    در قسمت سوم زيارت نامه چنين مى خوانيم: "إلاّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا بِهِمَا".
    در بيشتر نسخه ها به جاى "بِهِما" واژه "لَهُما" ذكر شده است، ما نسخه "بِهِما" را ترجيح داديم.
    اكنون درباره دو نسخه سخن مى گويم:
    ? نسخه انتخاب شده
    مرحوم علامه حلّى در كتاب تذكرة الفقهاء ج 1 ص 403 وقتى اين زيارت نامه را به نقل از كتاب تهذيب الاحكام ذكر مى كند "بِهِما" را مى آورد. در واقع علامه حلّى نسخه اى از كتاب تهذيب الاحكام داشته است كه در آن "بِهِما" ذكر شده بوده است.
    به هر حال، سياق متن زيارت نامه با اين نسخه تناسب بهترى دارد و ما در ترجمه چنين گفتيم: " از تو مى خواهيم به خاطر پذيرش ولايتت، ما را به پيامبر و جانشين او مُلحق كنى".
    در واقع "بِهِما" متعلّق به "أَلْحَقْتِنَا" مى باشد.
    به هر حال ما اين نسخه را انتخاب كرديم و زيارت را بر اساس آن شرح داديم زيرا آن را صحيح مى دانيم.
    ? نسخه مفاتيح الجنان
    در كتاب مفايح الجنان واژه "لَهُما" به جاى "بِهِما" ذكر شده است و عبارت چنين است: "إلاّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لهُمَا". "لَهُما" متعلّق به "بتصديقنا" مى باشد. يعنى ما پيامبر و على(عليه السلام)را تصديق كرديم. لازم به ذكر است كه بيشتر نسخه هاى تهذيب هم به اين صورت مى باشد.
    اگر نسخه مفاتيج الجنان را قبول كنيم، ناچار هستيم كه بگوييم متعلّق "أَلْحَقْتِنَا" محذوف است.
    در اين كه متعلّق محذوف "أَلْحَقْتِنَا" چه كلمه اى باشد، چند احتمال وجود دارد:
    الف. بكِ (يعنى اى فاطمه! ما را به خودت ملحق كن).
    ب. بِهِما (يعنى اى فاطمه! ما را به پيامبر و على(عليه السلام) ملحق كن).
    ج. بِكُم (يعنى اى فاطمه! ما را به خودتان ملحق كن).
    اين سه احتمال را مرجوم مجلسى اوّل در ملاذ الاخبار ج 9 ص 25 ذكر كرده اند.
    د. بشيعتكِ (يعنى ما را به شيعيان واقعى خودتان ملحق كن). اين گزينه را مرحوم مجلسى اوّل در كتاب لوامع صاحبقرانى ج 8 ص 510 ذكر كرده اند.

    * نكته چهارم
    مرحوم شيخ مفيد در كتاب المزار ص 178 اين زيارت را اين گونه نقل كرده است:
    السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ بِهِ صَابِرَةً وَ نَحْنُ لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ لِكُلِّ مَا أَتَى بِهِ أَبُوكِ وَ أَتَى بِهِ وَصِيُّهُ(عليه السلام) مُسَلِّمُونَ وَ نَحْنُ نَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ اِذْ كُنَّا مُصَدِّقِينَ لَهُمْ أَنْ تُلْحِقَنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمْ بِالدَّرَجِ الْعُلْيَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلايَتِهِمْ(عليهم السلام).

    * * *


    خدا را سپاس مى گويم كه توفيق اتمام اين كتاب را به من ارزانى داشت، از او مى خواهم اين كار ناچيز را بپذيرد و آن را براى خودش خالص گرداند تا به رضاى او دست يابم و اين تلاش را ذخيره رستگارى روز رستخيز و مايه تقرب به محمّد و خاندان پاكش(عليهم السلام) سازد. والحمد لله رب العالمين.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱: از كتاب زيارت مهتاب نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن