کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل يك

      فصل يك


    برخيز! برخيز! به كربلا برو، روز عاشورا در آنجا باش، حسين(عليه السلام) را زيارت كن، براى او عزادارى كن.
    برخيز، حركت كن، اينجا مانده اى كه چه بشود، تو هم خودت را به اقيانوس مهربانى برسان، به سوى حسين(عليه السلام) برو، در كربلا مى توانى دوباره متولّد شوى، مى توانى زنده شوى، برخيز! به كربلا كه برسى، بوى بهشت را مى شنوى، دل تو بار ديگر زنده مى شود، آنجا بهشت خداست.
    مى دانم اين سفر، سختى هاى زيادى به همراه دارد، بايد از كار و زندگى جدا شوى، امّا بدان كه هيچ كارى بهتر از زنده كردن دل خودت نيست، دلى كه مرده است، هيچ وقت مزه خوشبختى را احساس نمى كند، تو بايد بار ديگر زنده شوى، برخيز!
    آيا مى دانى خدا براى تو ثواب دو هزار حجّ مى نويسد؟
    درست شنيدى، سفر كربلا نزد خدا با دو هزار سفر حجّ برابر است.
    حقّ دارى تعجّب كنى، آخر چگونه مى شود سفر كربلا با دو هزار سفر حجّ برابرى كند؟
    رازى در ميان است، بايد صبر كنى تا آن راز را برايت بگويم، فقط اين قدر بدان كه اگر خونِ حسين(عليه السلام) نبود، از اسلام و نماز و حجّ هم چيزى باقى نمانده بود، حتماً شنيده اى كه يزيد مى خواست اسلام را نابود كند، خون حسين(عليه السلام)بود كه اسلام را زنده كرد.
    ? ? ?
    آقاى من! سخنى گفتى و دل مرا سوزاندى! مرا در حسرت بزرگى گذاشتى.
    مى پرسى: چرا؟
    آخر هر كارى بكنم، نمى توانم روز عاشورا در كربلا باشم، به آسانى نمى توانم به كربلا بروم، راه من بسيار دور است، حالا چه كنم، نمى دانم.
    افسوس مى خورم، چه كنم؟ حيف شد، من سعادت نداشتم، خدا اين توفيق را به هر كسى نمى دهد كه عاشورا در كربلا باشد.
    آرى! من و كجا و اين سعادت كجا!
    ? ? ?
    گفتى كه دلت مى سوزد، تو هم مى خواهى از زيارت حسين(عليه السلام) بهره ببرى.
    آيا مى خواهى به تو كارى ياد بدهم كه ثواب سفر كربلا داشته باشد؟
    اگر تو اين كار را انجام بدهى، خدا به تو هم ثواب آن دو هزار حجّ را بدهد!
    چرا با تعجّب نگاهم مى كنى! چرا باور نمى كنى؟
    من ضمانت مى كنم. من امام معصوم هستم، ضمانت مى كنم كه خدا آن ثواب را به تو بدهد.
    مگر تو باور ندارى كه من معصوم هستم و هرگز گزافه نمى گويم.
    روز عاشورا كه فرا رسيد، صبر كن تا ساعت حدود 10 صبح بشود، آنگاه اگر مى توانى از شهر خود خارج شو، به بيابان برو، اگر نمى توانى كافى است كه از خانه خارج شوى و به زير آسمان بروى.
    اكنون رو به كربلا بايست و با دست به سوى حسين(عليه السلام) اشاره كن و سلام كن، سلامى كه با تمام توجّه تو همراه باشد، با همه وجودت به امام شهيد خود سلام كن.
    بعد از آن، دشمنان ما را لعنت و نفرين كن، از خدا بخواه تا عذاب كسانى كه حسين(عليه السلام) را با لب تشنه شهيد كردند به عذاب سخت خود گرفتار كند.
    نمى شود ما را دوست داشته باشى و هم با دشمن ما، دوست باشى. اگر با ما دوست هستى، بايد با دشمنان ما دشمن باشى. اين يك قانون است.
    سپس دو ركعت نماز بخوان و بعد از آن بر حسين(عليه السلام) اشك بريز، اشك بر مظلوميّت كسى كه براى دين خدا قيام كرد و همه هستى خود را در راه خدا فدا نمود.
    سعى كن كه روز عاشورا، روز غم و اندوه تو باشد، وقتى به دوستان خود مى رسى، به آنها يادآورى كن كه روز عاشورا، روز غم و اندوه است، روز مصيبت است، يادت باشد كه به اهل خانه خود هم، اين نكته را يادآورى كنى.
    اگر تو اين كارها را انجام بدهى، ضمانت مى كنم كه خدا براى تو ثواب دو هزار حجّ بنويسد.
    ? ? ?
    حتماً شنيده اى كه دشمنان ما، روز عاشورا را عيد مى گيرند، آنها يك رسمى دارند، آنها در روز عاشورا خريد مى كنند و خيال مى كنند كه اين كار باعث بركت زندگى آنها مى شود. آرى! آنها روز شهادت حسين(عليه السلام) را روز بركت ناميده اند.[1]
    ولى تو در روز عاشورا، چيزى براى خانه خود خريدارى نكن، سعى كن در آن روز معامله اى انجام ندهى، روز عاشورا بايد روز عزادارى تو باشد، آن روز كارهاى خود را تعطيل كن، به احترام عزاى امام، به عزادارى بپرداز.
    اگر تو حرمت عاشورا را نگاه داشتى، خدا براى تو ثواب زيادى مى نويسد.
    ? ? ?
    آقاى من! خدا به شما جزاى خير دهد. شما قلب مرا شفا داديد، حسرت و غصّه اى بزرگ بر دلم نشسته بود، شما آن را برطرف كرديد و دلم مرا شاد نموديد.
    مولاى من! به همه سخنان شما عمل مى كنم، اميدوارم كه خدا به من ثواب كسانى را بدهد كه به زيارت كربلا رفته اند.
    آرى! خدا بسيار مهربان است و به بندگان خود لطف دارد، اگر من به دستورات شما عمل كنم، حتماً از آن ثواب بهره مند خواهم بود.
    برايم گفتى كه سوى كربلا بايستم و به حسين(عليه السلام) سلام كنم، كاش برايم مى گفتى چه بگويم و چگونه با حسين(عليه السلام)سخن آغاز كنم.
    خيلى دوست دارم تا شما برايم يك "زيارت" بگوييد، تا من آن را در روز عاشورا بخوانم.
    ? ? ?
    رو به كربلا كن و "زيارت عاشورا" را بخوان.
    حتماً شنيده اى كه فرشتگان آسمان هم به زيارت حسين(عليه السلام) مى آيند، وقتى آنها به كربلا مى آيند، همين زيارت عاشورا را مى خوانند.
    وقتى تو حسين(عليه السلام) را اين گونه زيارت مى كنى، مانند كسى هستى كه در كربلا همراه امام حسين(عليه السلام) بودند و جان خود را فداى او نمودند.
    خدا براى تو ثواب بسيار زيادى مى نويسد و گناهان زيادى را هم از پرونده اعمال تو پاك مى كند، مقام و جايگاه تو در نزد خدا فزونى مى يابد و...
    اين زيارت، فقط براى روز عاشورا نيست، تو مى توانى هر روز و شب، اين زيارت را بخوانى! هر وقت كه فرصت داشتى مى توانى اين گونه حسين(عليه السلام) را زيارت كنى.
    فراموش نكن، اگر تو هر روز اين زيارت را بخوانى، به همه اين ثواب ها و زيبايى ها مى رسى.
    من از تو مى خواهم كه همواره اين زيارت را بخوانى. هر روز حسين(عليه السلام)را اين گونه زيارت نما!
    ? ? ?
    وقتى تو زيارت عاشورا را خواندى، دو ركعت نماز بخوان و سپس دعا بخوان و با خداى خود راز و نياز كن. براى تو دعايى را مى گويم تا تو آن را بعد از زيارت عاشورا بخوانى.
    اگر تو زيارت عاشورا و دعاى بعد از آن را بخوانى، خدا به تو نظر رحمت مى كند و براى تو ثواب زيارت كربلا را مى نويسد.[2]
    به اين نكته توجّه نما، فرق نمى كند در كربلا باشى و اين زيارت را بخوانى، يا اين كه در شهر خودت باشى و اين زيارت را بخوانى. تو در هر كجا باشى، مى توانى اين زيارت و دعاى بعد از آن را بخوانى و در گروه زائران حسين(عليه السلام)قرار بگيرى.
    من ضمانت مى كنم و قول مى دهم كه هر كس اين زيارت و دعاى بعد از آن را بخواند، خدا حاجت و خواسته او را برآورده كند و او را به آرزويش برساند، ضمانت مى كنم كه او نااميد از درگاه خدا بازنگردد.
    ? ? ?
    زيارت عاشورا را قدر بدان و سعى كن همواره آن را بخوانى، من امام تو هستم و ضمانت كردم كه تو وقتى اين زيارت را بخوانى به خواسته خود مى رسى، من اين ضمانت را از طرف خود نمى گويم، بلكه از پدران خود شنيده ام و آنان نيز آن را ضمانت كرده اند، آنها اين زيارت را از پيامبر شنيده اند. پيامبر هم از طرف خدا اين ضمانت را نموده است.
    ? ? ?
    من خداى تو هستم، خدايى كه جهان هستى را آفريده ام و به آن هيچ نيازى ندارم. در خدايى خود، يگانه هستم و در بزرگى بى همتايم. من يگانه و بى نيازم.
    مى دانى كه جبرئيل فرشته اى است كه پيام مرا براى پيامبران مى برد، يك روز جبرئيل را به نزد آخرين پيامبر خود فرستادم تا پيامم را به او برساند.
    گوش كن، اين پيام من است:
    اى فرستاده من! اى آخرين پيامبر من! اى محمّد!
    هر كس حسين را با اين زيارت (از راه دور يا نزديك) زيارت كند و دعاى بعد از آن را بخواند، زيارت او را قبول مى كنم. قسم ياد مى كنم كه حاجت او را روا كنم و او را به آرزويش برسانم. دل او را شاد مى كنم و در روز قيامت رحمت و مهربانى خود را بر او ارزانى مى دارم...
    اى فرشتگان من! شما شاهد باشيد كه چنين عهدى نموده ام. اين عهد را بر خود لازم كرده ام.
    ? ? ?
    من جبرئيل هستم، فرشته اى كه پيام خدا را براى پيامبران مى آورم.
    امروز اين پيام را براى پيامبر تو آورده ام، وقتى كه پيام خدا را به او رساندم، چنين گفتم:
    اى آخرين پيامبر خدا! خدا مرا به سوى تو فرستاد تا به تو اين بشارت بزرگ را بدهم و اين گونه قلب تو را شاد نمايم.
    من آمده ام تا اين بشارت را به تو و على و فاطمه و حسن و حسين برسانم. اين بشارت براى همه امامانى كه از نسل حسين هستند نيز مى باشد.
    ? ? ?
    من امام ششم تو هستم، امام صادق.
    سخنان مرا شنيدى، هر وقت در زندگى برايت مشكلى پيش آمد، زيارت عاشورا و دعاى بعد از آن را بخوان.
    هر وقت با خداى خود كار داشتى و مى خواستى با او سخن بگويى، از اين راه با او ارتباط بر قرار كن.
    باور كن كه خدا هميشه به وعده خود عمل مى كند و هرگز اميد كسى را نااميد نمى كند، آرى!خدا سرچشمه همه خوبى ها و زيبايى ها است، او مهربان و بخشنده است.[3]





نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱: از كتاب سلام بر خورشيد نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن