بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
من كجا هستم؟ كجاى تاريخ ايستاده ام؟ چه نگاهى به آينده دارم؟ انسان را چگونه مى شناسم؟ به تاريخ چگونه مى نگرم؟ از سرانجام بشر چه مى دانم؟
اين ها سؤال هاى من است، من بايد با حقيقت بزرگى آشنا شوم. تاريخ، امتداد دو جريان تاريكى و روشنايى بوده است، من بايد راه روشنايى را بيابم و از آن پيروى كنم، آينده بشر هم به روشنايى مى رسد، اين چيزى است كه دعاى "نُدبه" به من مى آموزد.
دعاى ندبه، سرگذشت انسان در گذر زمان را براى من روايت مى كند، دعاى ندبه، سوگ نامه ناسپاسى انسان در برابر بزرگ ترين نعمت خداست. خدا پيامبران و امامان را فرستاد تا انسان ها را به سوى رستگارى رهنمون شوند، امّا جاهلان چه ظلم ها بر آنان روا داشتند تا آنجا كه مهدى(عليه السلام)كه آخرين حجّت خدا بود از ديده ها پنهان شد.
اكنون من تاريخ را مى نگرم و اين دردنامه را مى خوانم تا مبادا به غفلت گرفتار شوم و اسير دنيا و جلوه هاى دل فريب آن شوم، دعاى ندبه، يك درس نامه است:
درس نامه انتظار مهدى(عليه السلام).
"نُدبه" به معناى گريه و اشك و ناله است، كسى كه فهميد از چه سعادتى محروم شده است، هر لحظه براى آمدن امام خود دعا مى كند، او اشك مى ريزد و با مولاى خويش نجوا مى كند...
در اين كتاب، اين دعا را در هفتاد ايستگاه شرح داده ام، توجّه داشته باشيد كه متن دعاى ندبه را همراه با همان هفتاد شماره، در آخر كتاب ذكر كرده ام، در پايان كتاب شش ضميمه تحقيقى آورده ام.
اميدوارم كه آقاىِ مهربانم اين تلاش را از اين ناچيز پذيرا باشد و آن را ذخيره فرداى من قرار دهد.
مهدى خُدّاميان آرانى
فروردين 1394 هجرى شمسى